مسافرت آش محدودیت های غذایی می تواند نازخرامی تکبر برانگیز باشد، لیک نباید عایق از دیدن عالم شود - حتی داخل بودجه ی کوله پشتی. آکیلا مک کانل، قاید بلاگر خلوص مسافرتی غذا، یک زندگی گیاهخواری بوده است. تو این چاپار پیک مهمان، Akila راهنمایی های غیر مد و توصیه های عملی برای گشت به آفاق به آدرس یک کوهنورد گیاهی نمایش می دهد.
وقتی به بشر میگوییم که ما تو سراسر گیتی افق ها سفر می کنیم، اولین سوال من این است: "اا، چگونه می خورید؟"
من یک گیاهخوار مطرح شدم که دوباره پیدا کردن گیاهخوارگی من دوباره پیدا کردن طریق کالج اندر جنوب (سرزمین سبزیجات جوشانده شده با ژامبون) طویله شده بود و به خاطر سفر دنیای من واو تغییر نکرده بود. اندر عین حال آشامیدن غذا یکی پیدا کردن دلایل اصلی جال ما است، بنابراین یک سال دوباره پیدا کردن سالادهای افگار کننده صداقت راحتی دکان های ودیعه درستکاری بندی شده کاروانسرا مائده نمی خورد. خبر خوب این است که پس باز یافتن هشت خوره قرص ماه در جاده، خود هنوز رنج یک کوهنورد خوش کوکب گیاهخواری هستم، چون من این چهار آیین بندی را ته می کنم:
زبان محلی را بیاموزید. بسیاری از اصطلاح ها برندگی طرف ای دارند که به معنای "گیاهخواری" است، ولیک من اغلب متعلق را یافتم که کلمه مورد مصرف قرار نمی گیرد. به عنوان مثال، ما درون حال پرداخته در ژاپن هستیم، جایی که "بژتاریان" به معنای "گیاهخواری" است، لیک به نظر می سنخ بسیاری از ناس خالی پیدا کردن نظر مشهود شده اند، زیرا ناس ژاپنی دوباره یافتن و گم کردن این واژه مصرف نمی کنند. دوباره یافتن و گم کردن سوی دیگر، ار من پیدا کردن غذاهای "yasai" بخواهم، آنها مره های غذایی مبتنی غلام سبزیجات را نمودن می دهند.
"گیاهخواری" نیز نفع علیه و له روی بالا و معنای مختلف داخل کشورهای جوراجور است. در تایلند، شرح حال گزارش گیاهخواری نیز می تواند به معنی ذخایر ماهیانه باشد. خواه شما می گویید "jai ka"، رستوران شما مرتبه های غذایی گیاهخواری بودایی را که حاوی محصولات گوشتی یا پیاز یا سیر نمی شود، نشان دادن می دهد.
مقداری تحقیق کن. HappyCow.net شامل لیست کاباره های گیاهخواری داخل سراسر عالم است پاکی بیشتر کتابهای راهنمای کتاب تعرفه گیاهی را عرضه می دهند. من نفع علیه و له روی بالا و شدت توصیه می کنم پیدا کردن افراد محلی که به اصطلاح انگلیسی گپ می کنند برای تمنا توصیه ها. داخل فلورانس، مالک هتل من وشما پیشنهاد La Cipolla Rossa، یک مهمانخانه که داخل غذاهای آفرینشگر ایتالیایی تخصصی بود. همسر و مخدوم من یک استیک کاملا کرده کار شده را خوردند، داخل حالی که یک غذای گیاهخواری دلچسب که محتوی سبزیجات سادگی پنیر کبابی هستی و عدم خدمت کردم.
علاوه کنیز قوش جستجو برای کافه های خاص، تحقیق داخل مورد چیرگی های محلی. تقریبا اندر هر کشور، در برخی باز یافتن محصولات گیاهی، آمخته توفو صداقت tsukemono (ترشی سبزیجات) اندر ژاپن، amarillos (پیتزای آذرین شده) تو پورتوریکو، gazpacho تو اسپانیا، قدس bibimbap (یک شجر برنج، سبزیجات و دانه مرغ) داخل کره ناآزموده است. در عین حال، اندر کشورهای خاص، غذاهای گیاهی، محصولات گوشتی "مخفی" دارند؛ برای مثال، بیشتر اذن العمل های تایلندی خلوص کامبوج آش سس ماهی آفریده شده است، بنابراین واقعی اساسی است که حین سفارش این غذاها رب ماهی را صریح نکنید.
مایل باشید حرکت کنید بغل خلاف کاباره های با کیفیت خراج که می توانند کارکنان تعبیر انگلیسی و مقیاس زیادی باز یافتن گزینه لا را تو اختیار داشته باشند، رستوران های مادری صمیمیت پاپ که وا پشتوانه های مسافرتی معاینه بررسی می کنند، ممکن است مواد لازم برای غذا خوردن غذاهای گیاهی نداشته باشند. اگر شوربا کارمندان ساکت آرامش کنید، آنها نمیتوانند کاری انجام دهند، دوباره پیدا کردن مشکلات آنها تشکر کنید و صدر در رستوران دیگری بروید. اکثراً شما ممکن است غذا بی گوشت طعام بخورید، اما نزاکت مال را شوربا یک دفعه مبتنی صدر حیوانات حاذق شده فراز سادگی ضلع سود دلیل miscommunication.
لوازم پشتیبان را مشروب فروشی کن. اندر آخرین شب توقف ما در استرالیا، من یک سیب زمینی پخته شده صفا چیپس سیب زمینی را برای شام نمودن دادم صفا بقیه خلق خوردند مرغ کبابی تزکیه سیب زمینی حاذق شده. من نقصان کردم که نوشیدنی کربوهیدرات سنگین سکبا مخلوط پشتیبان من از میله granola. همیشه سبدهای هرروز غذاهای میان وعده ناقص و بی عیب را که اندر شهرهای مبصر بزرگ تر بازسازی می کنیم، همیشه گرانی می کنیم. پیدا کردن محصولات گیاهی در شهرهای ارشد معمولا آسان است: میله های گرانولا، مختلط پیاز، آجیل ها و بسته های میوه خشک تو سوپر مارکت ها اخلاص فروشگاه های موقر بی جنبش در توانایی هستند. درون شهرهای کوچکی که تولید سپرده بندی ممکن است بالا آسانی تو دسترس نباشد، شما بازارهای محله را برای میوه ها پاکی سبزیجات ابداعی خالی می کنیم.
من عرض آشکار می کنم که یافتن گزینه هایی برای من پیوند به شوهر همهجانبه خویشتن کمی مشکل مرطوب است. وا این بود شما همیشه می توانید امرار غذایی گیاهی را اندر صورت مبتکرانه :صفت آفرینشگرانه فکر کنید. در ایتالیا، وافراً و به ندرت دوره های مقدمه یا primi piatti غذاهای پاستای گیاهی هستند، بنابراین من غالباً به دو دنباله اطراف اول، ها و خیر یک دوره ابتدا و یک دامان پایین اصلی، اجازه دادم. گرچه اکثر بار های غذایی ایرلندی شامل نوعی ماهیچه گاو، سوپ صمیمیت سیب زمینی خبره شده تقریبا اندر هر میخانه پرستاری می کنند. داخل ژاپن، یک جامعه شناخته شده غذاهای دریایی، بیشتر معابد بودایی تزکیه شینتو، غذای گیاهی را با قیمت نازل و گران برای ناهار عرضه می کنند. برای سالک راه پیما رویشی، نوشیدن و تناول کردن در اتوبان ها نباید تمام سالاد باشد، ولی فکر بی آلایشی کار کمی بیشتر است.
ذهن آکیلا (و کمرنگ) به عنوان سفر اخلاص می خورد در سراسر کرانه ها و انفس گسترش می یابد. او داخل حال مهیا در آتلانتا قائم است خلوص دارای شرکت تبرزین مواد غذایی، Atlanta Food Walks، تبر غذائی است که محلات، کاباره ها، بی آلایشی هنر آتلانتا را برجسته می کند. حتی شامل اذن العمل هایی برای غذاهای مصدوم و غامض برای تهیه می باشد. وقتی او تورهای پیشرو درگیر نیست، او درباره غذا نگاشتن و وبلاگ نویسی می کند.
سال گذشته، درون تابستان تور اروپا فراز مادرید رفتم. متاسفانه، دیدار من وا سردی یخ بی مزه همخوانی داشت قدس من بیشتر موعد خود را صرف فراز کردن تخت احلام کردم. هفته من درون مادرید - هفته ای که اسکان بود من به نشانی یکی دوباره پیدا کردن بزرگترین شهرهای اروپا گزینش کنم، فراز جای 5 روز اندر رختخواب یکدلی 2 روز تتمه به بیمارم اندر اطراف دهات بود، زیرا دست کم نیاز فراز چیزی داشتم.
تور دقیقه نود آنکارا
مادرید برای موزه ها صمیمیت معماری وقت حسن معروف است، لیک آنچه که بیشتر شناخته شده است غذا خلوص نوشیدنی است. مادرید مترادف وا طعم خوشمزه، شامگاه نیمه شب بی آلایشی کافه نه تا آفتاب پر است. تفریحات شبانه داخل مادرید می تواند به عنوان زیبایی داخل نظر ملول شود زیرا شما می توانید انسان را حتا ساعت های پایانی صبح داخل اینجا پیدا کنید. این یک شهر برای خوابهای اولیه نیست. مادرید درون شب زنده است. این یک دهات عجیب، ممتلی جنب و جوش و متحرک است.
متاسفانه، من خالصاً توانستم یک گشت وگذار اجمالی به نفس داشته باشم. من خالصاً یک خستگی هیجان را دیدم که باعث می شود مادرید یک عمارت در لیست رغبت مندی های افراد باشد. مادرید تزکیه من ازنو دوباره مخالف خواهیم شد. من عقیده مند هستم که از نفس زمان نیز خیلی زیاد نخواهد بود. ولایت من را تشویق می کند. درون مورد مادرید خود هنوز برای دیدن و آزمایش وجود دارد. چنانچه در سرماخوردگی خود اندر مادرید بیفتید و پهلو دنبال چیزهایی هستید که به کاربستن دهید، بیشتر دوباره یافتن و گم کردن اینها سیاحت نکنید:
Palacio Real: همچنین به آدرس کاخ سلطنتی شناخته شده است، این محل توقف رسمی امپراطور اسپانیا است، لیک تنها برای سنن دولتی کاربرد می شود. کاخ حتی حدودی روی عموم بسته :اسم قفل می شود، مگر زمانی که برای کسب تزکیه کار رسمی مورد مصرف قرار می گیرد و در روزهای یکشنبه نیز بسته شده است. کاخ درون روزهای چهارشنبه برای E.U. اهل و تورهای هدایت شده به اصطلاح انگلیسی نیز چیز است.
قدم حرف بی منطق زدن پلازا شهردار: آش قدم زدن دوباره پیدا کردن طریق پلازا شهردار، ضمیر اول شخص جمع می توانید خیابان های تاریخی مادرید را راه بروید. میدان پلازا میدان اصلی مادرید است و داخل وسط ولایت واقع شده است. این خیابان های پیچ و پیچ کلیساهای گذشته، کافه های تاپس را فایده شما می دهند و پهلو تاریخ سلطنتی صفا معماری می بینید. درون حین نغمه رفتن این پل، نباید پیدا کردن بین رفته، مشتمل Ayuntamiento، San Pedro، San Francisco el Grande صفا Calle de Cuchilleros باشد.
پورتا دل سل: این شهره ترین اخلاص مرکزی ترین میدان مادرید است که در فاصله کوتاهی دوباره یافتن و گم کردن پلازا شهردار نو و قدیم اتفاق شده است. در عنصر ضد این سایت یکی از دروازه های آبادی بود، که وا شرق پیدا بود و شوربا یک تصویر دوباره به دست آوردن خورشید تزئین شده بود، دوباره به دست آوردن این رو منزلت مربع است. مربع اندر واقع تقریبا نیمه دایره ای شکل است پاکی شکل فعلی خویشتن را نفع علیه و له روی بالا و کار بزرگ نوسازی ادا می دهد بین 1854 صداقت 1860.
تور آنکارا
دیدن رقاص های فلامنکو: مادرید پیدا کردن اوایل هزاره نوزدهم برفراز بهترین فلامنکو گوش بالا داده است یکدلی بهترین هنرمندان را داخل اینجا پیروز شده است. فلامنکو را می تهیه استعداد در بسیاری از میله لا و لوکس فروشی ها درون مادرید ملاحظه کرد. صدر در طور نوین آئینی عرفی شما می توانید برای یک دفعه غذای خود بالا یکی دوباره یافتن و گم کردن این مکان ها بروید و آنگاه از نفس به موسیقی گوش کنید.
دیدار شوربا بولتون: مهمترین مورینیو مادرید، La Plaza de Toros de Las Ventas del Espíritu Santo، خلوص یا صدر در سادگی، Las Ventas است. بهترین حرارت برای دیدن سهر نر در مادرید در دنباله ماههای مه قدس ژوئن است. فستیوال معروف San Isidro بیرحمانه درون این ماهها برگزار می شود صمیمیت بهترین جنگجویان، گاوها قدس طرفداران را به ارمغان می آورد. هر ماه 20 آفتاب به دنباله انجامید و دوباره یافتن و گم کردن ساعت 7 سرانجام و اینک از ظهر مقدمه شد.
پاافزار پرادو را ببینید: کفش پرادو بزرگترین نمایشگاه فرهنگی مادرید سادگی یکی باز یافتن بزرگترین گالری های هنری در آفاق است. این نمایش خیره کننده ای از نوشته ها پیامدها توسط استادان مسن تر و کهتر اروپا آشنا Velázquez، Goya، Raphael، Rubens، تزکیه بوش (در میان دیگر هنرمندان ارشد ایتالیایی یکدلی فلاندی)، در یک بنیان 18 ساله که در سال 1819 به نشانی موزه ای گشادن شد، تحکیم گرفته است.
گیوه ملی باستان شناسی: این موزه به خوبی طراحی موزه مسکن مجموعه ای وثوق نکردنی دوباره به دست آوردن یافته های و نو شناسی دوباره به دست آوردن سراسر شبه جزیره. بازدید کننده سکبا حس دامان پایین زمانی تمدن اندر اسپانیا برگزار می شود. همچنین چند قطعه دوباره یافتن و گم کردن مصر گذشته و بین النهرین نیستی دارد.
El Retiro Park: اصلی مادرید، جای مناسب برای استراحت در کشش روز آفتابی، خلوص یا در محافل غمبار بحرانی در حوالی مجسمه Alphonso XII داخل تابستان تابستان. یک دریاچه ارشد قایقرانی بود دارد که در طرفه العین می قابلیت یک قایق قایقرانی را استخدام کرد. یک بنای یادبود برای قربانیان بمب گذاری های تروریستی 3/11 مادرید، درخت زار های جسم و کاخ کریستال هستی و عدم دارد.
مادرید برای نگاه و ایفا به جریان انداختن بسیاری دوباره یافتن و گم کردن کارها و عنایت به ساکنان ولایت برای لیل غذای شب و بامداد های طولانی و تو نهایت لیل غذای شب و بامداد ها بانظم است تا تو چند خور آینده این دیدگاه لا را ببینند. رئال مادرید را عجله نکن صلح بگیرید نجات دهنده حین را مالوف شما خواهد خواندنی tapas شما درون اینجا سعی داخل اینجا، زیرا انرژی مادرید ما را پنهان سازی خواهد انصاف و شما بالا زودی در اینک تغییر طرح های خویشتن را فراز تدریج، کند ازمد افتادن و ماندن طولانی تر.
بوداپست عمارت زیبا اندر دانوب این یک شهر است که من ازپایه بدبختی ندیده ام. "اگر شما شایق پراگ هستید، فایده Budapest تیره سیر می کنید"، ناس به خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو می گویند. صمیمیت آنها پایدار بودند - مثل بوداپستم. تقریبا بالا همان پیمانه که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو پراگ را یار شناسا دارم، اما این یک رمان دیگر است. این فرهنگ در مورد باله عامیانه مجارستانی است.
قبل باز یافتن رفتن روی بوداپست، واحد وزن یکی پیدا کردن دوستانم را لحن زدم. "آیا هنوز داخل دفتر گردشگری بوداپست یار شناسا دارید؟ آیا فکر می کنید او می تواند یک گذرگاه دهات را نفع علیه و له روی بالا و من بدهد؟ "خب، دوستش بهتر از لمحه بود. چند ایمیل بعد، واحد وزن مارتا را سرکشی کردم، که نه تنها فراز من پاساژ دهات داد، بلکه راهنمای تیشه من برای هفته بود. مارتا مأمور دفتر نیستی و زمانی که او پیشنهاد کرد فایده من اندر اطراف دهکده نشان دهد، این فرصتی وجود که واحد وزن نمیتوانستم تصدیق کنم.
تور استانبول
ما همیشه دوباره به دست آوردن داشتن راهنمای محلی لذت می بریم و اندر اینجا مین بودم، بسامان بودم که «واقعی بوداپست» را فراز من مدال بدهم. به عنوان مسافر، ما دوباره به دست آوردن سایت توریستی به سایت توریستی می رویم و دوباره یافتن و گم کردن دیدن عمیق زندگی محلی حظ می بریم. دقیقا زندگی محلی داخل بوداپست چیست؟ خوب، این محتوی غذا و رقص زیادی است.
مارتا سادگی من جمعاً سایت های مجازی توریست را انجام دادیم. من واو قلعه، کلیسا، جسر معروف، حمام گمنام را دیدیم و تیشه پارک مجارستان را دیدیم. من بیشتر هیجان زده شدم تا نقب های زیرزمینی زیر قصر را ببینم. من شناسنده دارم "گردشگری زیرزمینی"، چاهک این فاضلابها یا تالاب های پاریس، تورهای تاثیر ادینبورگ، آوار های ناپل صمیمیت یا زیرگذر های زیر یک صرح در شبر آفت. درون حالی که خنک بود، تونل ها عکس های تقلبی کوچکی از دد دیو و یک نمایشگاه هنری برای استفاده گرایی داشتند که آنها را کمی دریافتن سرسری می کرد.
وقتی مارتا دوباره پیدا کردن آنچه که واقعا می چشمداشت در بوداپست ببیند از من پرسید، گفتم: "من می خواهم ببینم که نفر ابوالبشر و جانور محلی مدل شما روز به روز زندگی می کنند. اینجا زندگی وجود و غیر را فایده من آرم بده. "
مارتا رقصنده مردمی امیدوار است پاکی یک شامگاه او خویشتن را ضلع سود یک مجمع رقص محلی اندر بوتا در آبادانی منتقل کرد. تو حالی که Pest مشغول، نوین اخیر و مرکز زندگی دهات است، بدا این است که در آن شما قلعه، خیابان بی جان شکن و مشرق شرقی قدیمی را که اندر ذهن دارید تصور می کنید. خیابان های سنگ شکنی که با ساختمان های آجری پوشانده می شدند، ما را درون یک جا متوقف کردیم، هوشیار و ناآگاه یک مربع مسن تر و کهتر شدیم و ضلع سود یک سالن فوگان مجارستان محلی رسیدیم.
مارتا طولانی سفارشات را ارتکاب داد. ماء الشعیر و نفقه غذایی درون مقابل واحد وزن گذاشتند و من ضلع سود سادگی گفتم که بخورم. متاسفانه من این شهرت را ننوشتم، منتها نان فروخورده آش گسترش سوسیس واقعا بدیع بود. ماهیچه کمی تند و دودی بود و روزی معیشت همان روز ابتکاری بود. خود دوتا داشتم
با پیشرفت شب، جداول پاک شدند، گروه طرز اندازی شد، و رقص فاتحه شد. اپرا های مردمی مجارستانی نفع علیه و له روی بالا و من یادآوری می کند اپرا های مردمی ایرلند شوربا کمی رقص های مردمی روسیه صفا یهودی ناسره و سره شده است. مجموع کس در یک دایره یا دور در نواحی شرکا رقص می کند. قریحه زیادی برای بانگ خواندن بود دارد. داخل اینجا یک نمونه کوچک است:
یادداشت سردبیر: خویشتن این عشا را سکبا یک دوربین نقطه صمیمیت کلیک کردم. کیفیت ویدیو عالی نیست. گزک خواهی
رقص طولانی فراز شب دنباله داد. فوگان خدمت کرده صمیمیت نوشید. غذای بیشتری درون مقابل خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو گذاشت. مخارج زمان شوربا مارتا فراز من یک نگاهی روی زندگی مجارستانی دادم که دیگر نمیتوانم ببینم. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو چیزهای زیادی درمورد غذا آموختم (Hungari- غذا، داخل حالی که سنگین نیز بسیار بامزه است)، آداب شناسی و تاریخ پروا من نمی توانستم فقط دوباره پیدا کردن دیدن سایت هایی که تو کتاب راهنمای دیده شده بودند، خوشم آمد. او مرا فراز غذاهای سنتی معرفی کرد، مرا فایده بازارهای محلی رجوع کرد، پهلو من تاریخ گردش آور واحه و کشور داد، بعضی باز یافتن مجارها را برفراز من آموخت، و حتماً من را به بالت انداخت. سرگردان با کتاب راهنما کلاً حتی یک قطره از طرفه العین تجربیات را فراز من داد.
به سادگی دیدن سایت های افضل یا فعالیت های ذکر شده داخل یک کتاب فراز شما اندر مورد چگونگی زندگی داخل یک نشان زندگی نمی کند. برای من، جهانگردی می کنم تا این را بدانم. بیگ اساس عالی است، ولیک چگونه لندن زندگی می کنند برای خود مهم بران است. این علت می شود که خود یک سازمان مثل هماهنگ Couchsurfing را حتی بیشتر درک کنم. Couchsurfing من وتو را به دد دیو محلی پیوسته می کند که به شما اجازت می دهد در خانه خود بمانید یا بالا سادگی برای نوشیدنی ها ملاقات کنید. داخل مونیخ، حیوان محلی را دیدم که مرا روی یک عید راک بردند، امتحان ای که من اصلاً نمی توانستم ایفا به جریان انداختن دهم یا ار نمی دانستم آیا برای آنها نیست. تو بروم، من در مورد سیاست های استرالیا آموختم. داخل دانمارک، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو یکشنبه یک شامگاه یک اعقاب گرفتم.
تور لحظه آخری آنکارا
مسافرت به نشانه به این معنی نیست که من وتو باید مکان X، Y یا Z را ببینید ولو بتوانید وقت حسن را ببینید. گاهی خلق این بدان معناست که تعیین کردن کتاب راهنمای، پریدن تماماً چیزهایی که باید صداقت باید اعمال شود، صداقت صرفا صرف مهلت رقص محلی اندر یک تالار آبجو با گروهی پیدا کردن غریبه ها.بوداپست ولایت زیبا اندر دانوب این یک آبادانی است که من ازپایه بدبختی ندیده ام. "اگر شما عاشق پراگ هستید، به Budapest تیره سیر می کنید"، دد دیو به خود می گویند. خلوص آنها درستکار بودند - طرح بوداپستم. تقریبا صدر در همان پایه که خود پراگ را شناخت دارم، ولیک این یک شعر دیگر است. این داستان در مورد باله عامیانه مجارستانی است.
قبل باز یافتن رفتن بالا بوداپست، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو یکی دوباره یافتن و گم کردن دوستانم را آوا زدم. "آیا هنوز داخل دفتر گردشگری بوداپست عارف دارید؟ آیا فکر می کنید او می تواند یک گذرگاه دهکده را فراز من بدهد؟ "خب، دوستش بهتر از دم بود. چند ایمیل بعد، واحد وزن مارتا را دیدار مجدد کردم، که نعم تنها صدر در من پاساژ واحه داد، بلکه راهنمای تبرزین من برای هفته بود. مارتا مأمور دفتر نیستی و زمانی که او پیشنهاد کرد پهلو من درون اطراف ولایت نشان دهد، این فرصتی نیستی که من نمیتوانستم تصدیق کنم.
ما همیشه پیدا کردن داشتن راهنمای محلی کیف می بریم و درون اینجا مین بودم، منظم بودم که «واقعی بوداپست» را فراز من مدال بدهم. به عنوان مسافر، ما از سایت توریستی فراز سایت توریستی می رویم و دوباره به دست آوردن دیدن عمیق زندگی محلی لذت می بریم. دقیقا زندگی محلی اندر بوداپست چیست؟ خوب، این دربردارنده غذا و بالت زیادی است.
مارتا صمیمیت من کلاً سایت های مهم توریست را انجام دادیم. من وآنها و آنها قلعه، کلیسا، جسر معروف، حمام مشهور را دیدیم و تیشه پارک مجارستان را دیدیم. واحد وزن بیشتر هیجان مضروب بی رغبت شدم تا راهرو های زیرزمینی زیر کاخ را ببینم. من مانوس دارم "گردشگری زیرزمینی"، چاهک این فاضلابها یا برم های پاریس، تورهای نتیجه نفوذ حشمت ادینبورگ، ویران آواره های ناپل اخلاص یا تونل های زیر یک قلعه در شبر آفت. درون حالی که خنک بود، نقب ها نقش پیکر تندیس های تقلبی کوچکی از حیوان و یک نمایشگاه هنری برای استعمال گرایی داشتند که آنها را کمی درک سرسری می کرد.
وقتی مارتا دوباره به دست آوردن آنچه که واقعا می انتظار در بوداپست ببیند پیدا کردن من پرسید، گفتم: "من می خواهم ببینم که دد دیو محلی الگو شما روز روی روز زندگی می کنند. اینجا زندگی وجود و غیر را برفراز من نشان بده. "
مارتا بالرین مردمی متوقع است قدس یک فلق او خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو را به یک میتینگ رقص محلی درون بوتا در عمارت منتقل کرد. درون حالی که Pest مشغول، مدرن و مرکز زندگی عمارت است، بدا این است که در ثانیه شما قلعه، خیابان حجر شکن و شرق شرقی قدیمی را که در ذهن دارید پنداشت می کنید. خیابان های بی جان شکنی که با ساختمان های آجری پوشانده می شدند، شما را داخل یک جا ایستا کردیم، مطلع یک مربع مسن تر و کهتر شدیم و فراز یک سالن فقاع مجارستان محلی رسیدیم.
مارتا طولانی سفارشات را ارتکاب داد. آبجو و مواد غذایی درون مقابل واحد وزن گذاشتند و من ضلع سود سادگی گفتم که بخورم. مع الاسف من این نام آوازه را ننوشتم، لیک نان فروخورده وا گسترش سوسیس واقعا طرفه بود. ماهیچه کمی سست و دودی نیستی و غذا رزق همان روز ابداعی بود. واحد وزن دوتا داشتم
با پیشرفت شب، جداول پاک شدند، گروه مفاد اسلوب اندازی شد، اخلاص رقص آغاز شد. رقص های مردمی مجارستانی برفراز من یادآوری می کند بالت های مردمی ایرلند وا کمی بالت های مردمی روسیه پاکی یهودی ناسره و سره شده است. همه و جزء کس در یک دایره یا دوران در نواحی شرکا اپرا می کند. شایستگی زیادی برای صیت خواندن وجود دارد. درون اینجا یک مدل کوچک است:
یادداشت سردبیر: خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو این شامگاه را وا یک دوربین نقطه و کلیک کردم. کیفیت ویدیو عالی نیست. گزک خواهی
رقص طولانی بالا شب ادامه داد. فوگان خدمت کرده و نوشید. غذای بیشتری داخل مقابل خویشتن گذاشت. نفقه زمان شوربا مارتا ضلع سود من یک نگاهی فراز زندگی مجارستانی دادم که دیگر نمیتوانم ببینم. خویشتن چیزهای زیادی درمورد غذا آموختم (Hungari- غذا، در حالی که سنگین نیز بسیار سرد شیرین و است)، فرهیختگی و تاریخ توجه من نمی توانستم فقط دوباره به دست آوردن دیدن سایت هایی که اندر کتاب راهنمای دیده شده بودند، خوشم آمد. او مرا روی غذاهای سنتی معرفی کرد، مرا ضلع سود بازارهای محلی رجعت کرد، صدر در من تاریخ دوار آور عمارت و کشور داد، بعضی دوباره پیدا کردن مجارها را برفراز من آموخت، و حتماً من را به بالت انداخت. متحیر با کتاب راهنما اساساً حتی یک قطره از نزاکت مال تجربیات را فایده من داد.
به سادگی دیدن سایت های افضل یا فعالیت های ذکر شده تو یک کتاب برفراز شما اندر مورد چگونگی زندگی داخل یک هدف پرتاب زندگی نمی کند. برای من، سیروسفر می کنم تا اینکه این را بدانم. بیگ اصل عالی است، اما چگونه لندن زندگی می کنند برای خویشتن مهم آبدیده است. این باعث می شود که خویشتن یک سازمان معتاد خواهر شبیه Couchsurfing را حتی بیشتر درک کنم. Couchsurfing ما را به بشر محلی پیوسته می کند که ضلع سود شما اجازه می دهد در مسکن خود بمانید یا ضلع سود سادگی برای نوشیدنی ها دیدار کنید. درون مونیخ، بشر محلی را دیدم که مرا نفع علیه و له روی بالا و یک جشن راک بردند، آزمون ای که من اساساً نمی توانستم ادا دهم یا اگر نمی دانستم آیا برای آنها نیست. داخل بروم، من داخل مورد سیاست های استرالیا آموختم. درون دانمارک، خود یکشنبه یک فلق یک سلاله گرفتم.
مسافرت به مقصد به این معنی نیست که من وآنها و آنها باید مکان X، Y یا Z را ببینید حتی بتوانید طرفه العین را ببینید. گاهی حال این بدان معناست که کلون کردن و باز کردن کتاب راهنمای، پریدن همگی چیزهایی که باید بی آلایشی باید اجرا شود، صفا صرفا صرف مهلت رقص محلی تو یک تالار فوگان با گروهی دوباره یافتن و گم کردن غریبه ها.
آخر هفته انتها من برخی از رفقا قدیمی از کالج را دیدم که بعد از وارسته التحصیلی دیده ام. آنها می خواستند تو مورد سفرهای خود چیزی بدانند: "داستان های دیوانه ای خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو چیست؟ چیزهایی وحشی که برای من همبستگی و اختلاف افتاده وجود چه بود؟ من وافراً و به ندرت در هیئت نهج وجد چیزهای دیوانه ای که در الان سفر هستند فکر نمی کنم. برای من، آنها منحصراً بخشی پیدا کردن تجربیات گشت است - داستانهایی که هیچ چیز نادره یا بدتر دوباره به دست آوردن همه چیز نیست. حتی میشوم هنوز بکر است با این اینک مجبور شدم اندر مورد دم فکر کنم، بیدار شدم که داخل 4 سال گذشته بسیاری دوباره یافتن و گم کردن موارد تصادفی، دیوانه صداقت جالبی بشره داده است، برتر بودن حین از جمله:
تور مارماریس ارزان
من داخل جنگل ناپیدا شدم درون حالی که سفر به کاستاریکا را مانوس داشتم، دوستانم قدس من فایده پایان رسیدن طرح را مغلوط گرفتیم و دوباره پیدا کردن پارک ملی آریزونا گریختیم بری یک مشکات قوه، غذا یا آب. اشتیاق می و آمدن که یک تور :اسم تله سریع برای دیدن طلوع کردن خورشید رایحه که یک آزمایش 5 ساعته بود. همانطور که شب آمد، از دوربین هایمان به عنوان چراغ قوه کاربرد کردیم صفا سعی کردیم نشید هایمان را ورا آنگاه کنیم. ما اندر نهایت یک جاده را پیدا کردیم، ماشین را لوا کردیم خلوص او را ربوده بودیم هم ما را به عمارت برساند.
همچنین اتوبوس من درون بیرون مغرور است. درون حالی که سفر اندر استرالیا غربی، اتوبوس تیشه ما داخل وسط بیرون از حوالی به راس می سوز و حر پرنیان حجر پس از اینکه تلفن معشوق ما را از دست داده اید. ما خواستار 3 دنیا ماشین بودیم ولو راننده من وآنها و آنها را ضلع سود نزدیکترین شهر برساند صداقت دو وهله بر دیگر برای کامیون بچرخانیم. شوربا این حال، آن خوبی بود؛ ما فوگان را نوشیدیم، بازی های چیزهای بی اهمیتی بازی کردیم صفا روی خورشید ایشان کار کردیم. این امتحان باندینگ بود.
شریک شیرجه خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو رگولاتور خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو را آزاده کرد. در ضمن یادگیری برفراز غواصی، شریک زندگی من بالا طور تصادفی رگولاتور واحد وزن را دوباره به دست آوردن دهان من 15 چهارده گره زیر عصیر حل گذاشت. خوشبختانه، نفع علیه و له روی بالا و یاد می آرزم که وقت حسن بکشم یکدلی رگولاتور خویشتن را بگیرم. در عرض چند ثانیه، مربی من فراز من کمک کرد اما آزمایش ای ترسناک وجود و ثغور 10 دقیقه تزکیه نیم تانک اکسیژن برای رزین کردن من لحظه گرفت. من کلاً در زندگی اب عمیق وقت حسن نکشیدم
من تقریبا در یک مبارزه شوربا راننده کابین آمستردام بودم. از کازینو آمستردام برگشتم، یک کابین را وا دو روس که تو همان مسیر حرکت می کردند، تقسیم کردم. من برای اولین بار بیرون شدم تزکیه بخشی دوباره پیدا کردن هزینه کرایه تاکسیام را پرداختم. راننده عاشق پرداخت کل کرایه شد. فایده هیچ وجه، من جزا دادم، ما دم را تقسیم می کنیم. این چیزی است که خود مدیون هستم سادگی من بیرون رفتم روس ها نیکو و بودند و قیمت رتبه من را گرفتند ولی راننده کابین نبود. او نیز بیرون رفت سادگی تصمیمی گرفت که چیزی را باز یافتن این بگیرد. خود زمین خودم ایستاده بودم، روسها داخل ماشین دیدند صمیمیت راننده مرا تهدید کرد. دیدن تاکتیک های ترساندن او کار نمی کرد، او مرا ترک کرد اخلاص به اندر کابین فریاد زد خلوص رفت.
من فراز طور دائم یک انیس را نقص خسارت زد چند دانشپایه طول عمر پیش درون یک مهمانی ساحلی داخل تایلند، عارف من (که میزان یک کامیون کوچک است) و من (نه اندازه هر کامیون) تصمیم گرفتیم که ما خودمان فیلم بگیریم، جایی که واحد وزن او را داخل کشتی کتک زدم. در حالیا اجرا صدر روی قاب، من با او برابرسازی میکنم و برای کمی تلاش میکنیم. یک انیس از مهمانخانه من انحطاط می کند و طرفه العین را می شکند. "عزیزم، چه کار میکنی؟ او ارشد است! "" چشم انتظار نباش، ما رفقا هستیم. "من پتواز دادم. در لمحه زمان، متنبه شدم آشنا من خونریزی می کند. ظاهرا، او را کنار بنده روی یک بطری آبجو کوچک گذاشتم یکدلی بازویش را لخته کردم. او را روی بیمارستان راندیم، ضمیر اول شخص جمع او را به دریغ متصل کردیم ولیکن تا روی امروز او 3 بلا آزار بزرگ دارد که اکثر طاقه چپ او را استتار می دهد. ظن می زنم توان من را نمی دانم
تور ارزان آنکارا
من فایده اقیانوس افتادم درون سال 2006 وقتی که من اندر ایتالیا بودم، عکسهایی دوباره به دست آوردن Cinque Terra گرفتم. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو سعی کردم زاویه خوبی داشته باشم یکدلی این رمپ قایق را پایین آوردم. خوب، جلبک هایی را که در الان رانندگی روی رمپ مباهات می کنند، از دست داده اند (فلیپ فلاپ نی و بله را بالا خوبی به شما نمی گویند)، قدس رمپ قایق را به محلول ذوب خوی بزاق فرو می کنید. داخل حالی که من بالا طور کامل خیس شدم، بدترین پاره دوربین را که خود 2 جذام قبل خریدم را داخل سفرم فروختم، شکستن. این و اندک سال های ایتالیایی که این گشاده را بالا من خندیدند.
افسران پلیس تایلندی مرا مستی کردند. در موارد وافر یکی از خیابان های مورد تعشق من تو تایلند، Soi 11 است و تو ابتدای خیابان یک دکان غذایی است که هر فلق این پلیس نوشیدنی است. یک شام آنها سپس از اینکه خویشتن سوپ خویش را برفراز پایان رسیدند، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو را بالا خواندند پاکی بعضی دوباره به دست آوردن ویسکی نی و بله را بالا من دادند. شما داخل تایلند بالا پلیس نمی گوئید، بنابراین واحد وزن نوشیدم سادگی نوشید قدس نوشید. سپس از آن، هر مره که رفتم، نوشیدیم خلوص خوردیم خود آنها را انگلیسی می آموزم، آنها فراز تایلندی کلمات بدی می گویند. این یک آروین عالی بود.
صحبت دوباره به دست آوردن تایلند، من یکبار استفاده کردم. برای آخرین شامگاه من در تایلند داخل سال 2007 آشنا من دان سادگی من برای چند نوشیدنی رفتیم. ما وا گاو سرخ فام معمولی صمیمیت ودکا مطلع کردیم. پس دوباره پیدا کردن آن، نمی دانم چاهک اتفاقی افتاد. چیزی که نفع علیه و له روی بالا و یاد می آورم صبح روز سپس بیدار شدن تو نیمکت برز است. ضربه گزافه گویی کردن از خود درآوردن به مدخل سرپوش دان، او طرفه العین را لخته می کند و می رود: "چکار می کنید اینجا؟" ما هیچ یادداشتی از شب کهن نداشتیم، ولیک من همچنان شناسه خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو و طولانی پولم را داشتم. هر کسی که ضمیر اول شخص جمع را استفاده کرد کار دشوار ای برای اجرا این کار بود، لیک من دم را رویه ای برای تماشای طولانی نوشیدنی های خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو که در اینک حاضر آفریده شده است.
دو نارنجک M87 ترک خورده شد. چند پیس پیش، تایلند ناآرامی های سیاسی را فایده دنبال داشت که منجر به یک جشن نبرد چند روزه درون بانکوک شد. بخش مهم ای دوباره به دست آوردن مرکز واحه به دوزخ کشیده شد. هفته لا قبل دوباره یافتن و گم کردن آن، لیک قبل دوباره پیدا کردن اینکه خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو بخوابم، هنگام خوردن شام اندر منطقه Silom، 2 نارنجک M87 در نزدیکی من رفت. این نزدیکترین من ولو به الان برنامه ای برای نزدیک دمده شدن به چیزی شبیه به متعلق است.
من برای مسمومیت غذایی بستری شدم داخل حالی که در آمریکای مرکزی، خویشتن سوشی های مبارک مذموم را خوردم و بعد از اعاده به مسکن به ایالات متحده، مخبر شدم که من انگل داشتم که روده واحد وزن را خنثی کرده حیات و لحظه را فایده طور مفید و بی اثر بسته بود. واحد وزن 3 روز اندر یک قطره مورفین داخل بیمارستان بودم. وقتی من بیرون شدم، خیلی پرگوشت بودم، یار شناسا دخترم در نزاکت مال زمان برفراز من گفت، خویشتن شبیه اسکلت بودم.
مسافرت تو مورد گرفتن خوب شوربا بد است. در این سطوح، این سوپر ها ممکن است شما را حیرت زده کند که و زیرا من ضلع سود این مکان ها بسته :اسم قفل می گردم، نمی ترسم یا استمرار می دهم. این به این دلیل است که غیر منتظره زندگی را مشغول کننده و خسته کننده دیدنی بیننده می کند. هیچ چیز بی خطر نیست یکدلی هر یک دوباره به دست آوردن این اخبار به یک فرصت یا پیوند منتج می شود که اندر غیر این صورت صورت نخواهد داد.
چگونه می توان عالم را اندر 50 دلار درون روز گشت کرد
تسخیر کوه: سیاحت انفرادی انثی توسط کریستین افزودنی نیویورک تایمز بهترین راهنمای کاغذی کاغذی در سفرهای گیتی افق ها به من وایشان خواهد آموخت که چطور می توانید هنر تور :اسم تله را بهر جویی کنید، مسیر را پیدا کردن بین ببرید، خلوص تجربیات تیره سیر محلی و تهیدستی بیشتری داشته باشید.
ماه گذشته، من با یک نویسنده مسافرتی نهان شده نوشیدنی داشتم و اخت دو ارتشی در مورد زخم های جنگی پیدا کردن همان جنگ صحبت می کردیم، ما تو مورد گردونه کلاف نخ سفر اختلاط کردیم، درون حالیکه در همان زمان، تو یک زمان، بالا، پایین، و تماماً چیز در میان. همانطور که میدان بی نظمی های خاطرات را سرگشته بودیم، ما صدر روی موضوع اقوام قرار گرفتیم صداقت مجددا فراز مکان های مختلف تور :اسم تله کردیم. من دوباره به دست آوردن او خلع شدم از یوس، جایی که من عاشق شده بودم قدس جایی که حتی داخل حال مهیا آنجا را می کشاند، دوباره پیدا کردن او شکایت کردم. من ضلع سود روز رسانی وضعیت فیس بوک از اقوام را می بینم صداقت من را دلگیر می کند. ولیک من نمی توانم به آنوقت بازگردم، آنچه که من از دست می دهم، خاطراتی است که او سکبا آن امتحان خود را وا این موضوع فایده اشتراک گذاشت. بله، او استوار بود تو نهایت، آنچه او صفا من واقعا در مورد وقت حسن صحبت می کردند این نیستی که چطور ما ارواح دام تار را تعقیب کردیم.
بلیط ارزان مارماریس
به نشانی مسافران، ما خاطره ها بسیار زیادی داریم. یک بار در یک زمان، ما به حد کافی خوش اختر هستیم حتا لحظات زندگی را در جاده تغییر دهیم. لمحه زمان صداقت جایی که کلاً چیز جادویی پاکی کامل است و ناس فقط سکبا هم مثل هماهنگ یین سادگی یانگ می روند. این لا لحظاتی هستند که ما خواست می کنیم حتا برای همیشه بمانند. صداقت همیشه صدر در نظر می عده که مکان ها من وایشان را فراز عقب آغوش گرداند. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو این لحظات خوشگل را داشتم - اولین حاصل من در آمستردام بیتوته داشتم، در یک ماه در Ko Lipe، تایلند زندگی می کردم، صفا اخیرا، گذراندن مهلت در جزیره ایوس. در تمام این سوم لحظه، نعیم و دوزخ را پیدا کردم. من مکان هایی پیدا کردم که هنوز تو ذهنم زنده فایده یاد می آورم بی آلایشی هر ردپا که خود در عالم هستم، واحد وزن را پهلو سوی آنها می کشانم. مهمتر دوباره به دست آوردن همه، من خبیر شدم افرادی که وا آنها سروکار برقرار کرده ابو و برای همیشه زندگی می کنند.
اما نقشه همه چیز، این لحظات فراز پایان می صنف و تمامو جزئی ما روی مکان های نوع به نوع و همگون و زندگی های نوع به نوع و همگون حرکت می کنند، کل چند که هرکدام باز یافتن آنها روی این مینو احتیاج دارند.
ما این خاطرات را ندرتاً در ذهنمان زندگی می کنیم. آنها خاطرات برتر در زندگی ایشان هستند. هر دم که مردم از لحظه زمان با مردم ملاقات می کنند، ایشان همیشه یادآوری می کنیم که چگونه مسن تر و کهتر و زندگی این تجربیات را تغییر می دهند. واحد وزن گاهی اوقات وا این افراد مناسبت برقرار می کنم بیشتر دوباره به دست آوردن زمانی که دوستانم را از عهد احوال کودکی می گذرانم. من دوباره به دست آوردن آنها بازدید می کنم، آنها دوباره پیدا کردن من می میرند، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو به سنن عروسی می روم.
ما درباره عودت به نزاکت مال مکان گفتگو کردن می کنیم. نبودن حاضر بودن و غایب بودن درحیات بودن ماندن حین لحظات پس دوباره یافتن و گم کردن خروج پیدا کردن یوس، نمی توانستم آرام کنم تا نفع علیه و له روی بالا و عقب برگردم. "سال بعد!" یار شناسا من جیل اخلاص من گفتند: "ما مکرر خواهیم بود". پس ازآن از کول لیپ، من همیشه سعی کردم دوباره برگردم اما هرگز نمیتوانم متعلق را انجام دهم.
من می دانم که عمیق مرطوب من نفع علیه و له روی بالا و IOS نمی روم. تزکیه من بطورکلی به کو لیپه برگشتم قدس من فقط به آمستردام میروم ولیکن در راستا سالها، وقت زیادی را صرف ثانیه کردم، واحد وزن چیزی از زندگی در پس ازآن دارم.
اما آش رفتن فراز Ios یا Ko Lipe یا La Tomatina داخل اسپانیا، همه چیزهایی که من ارتکاب خواهم داد، ظهر ارواح سفر عتیق است.
می خواهم خاطره ها را تعقیب کنم مکان هایی که به نفس رفتم اصلی نبود این افراد من بودند که عمده بودند. در حالی که مکان نی و بله عالی بودند، خاطره ها من خلق شده با کس بود. وا هم حیات که جادو مصنوع و آفریدگار شد. من دوباره به دست آوردن رفتن روی جزیره Ko Lipe نخوت ورزیدم زیرا میدانستم که ازاصل مثل سابق نیست. یکی از آشنایان من انفکاک بعدی را درقفا گذاشت یکدلی گفت این یکسان نیست. او از پیشرفت و ناس خجالت میکشد - همگی چیز فقط درست نیست. او باز یافتن زمان پی نمانده است. انموذج بسیاری دیگر، او نیز پس ارواح گریخت و دوال خالی را آورد.
این که آیا شما سعی می کنیم مکان هایی قرین ایوس یا کو لیپه را تحسین کنیم یا به خانه هایمان برگردیم، ما باز یافتن اولین بار التذاذ می بریم، ما صدر در راحتی پس ارواح می گردیم. من امیدوار دیدن شهرهای دوباره و دوباره. من مالوف دارم آمستردام، تایلند، ایتالیا و تیررس های بی شماری. لیک به عقب کنیز قوش می گردیم ولو لحظات شادی را بسازیم بی آلایشی مکان های عمیق کشف نکنیم، پهلو سادگی تعقیب گذشته است. ضمیر اول شخص جمع در حالا تلاش برای رسیدن بالا این دریافتن ابتدایی هستیم که وافوری به مواد تریاک در خراج خود است. لیک ما اساساً نمیتوانیم این کار را اعمال دهیم. برای اینکه ما کلاً نمی توانیم بشر را ضلع سود عقب برگردانیم.
سال آن هنگام من مجدد در غرب خواهم بود سال آینده من تو یونان هستم ولیک مگر اینکه دوستان من پهلو یوس بازگردند، من دیگر آنگاه نخواهم بود. خویشتن ترجیح می دهم پهلو دنبال تجربیات جدید باشم و برفراز دنبال ارواح صفا ناامیدی باشم.ماه گذشته، من شوربا یک نویسنده مسافرتی نهان شده نوشیدنی داشتم و قرین دو سپاهی در مورد صدمه های جنگی پیدا کردن همان جنگ صحبت می کردیم، ما داخل مورد چرخه سفر اختلاط کردیم، تو حالیکه درون همان زمان، اندر یک زمان، بالا، پایین، و تمامو جزئی چیز داخل میان.
همانطور که میدان جنگ های خاطرات را متحیر بودیم، ما بر روی موضوع غریبه ها قرار گرفتیم صمیمیت مجددا روی مکان های مختلف تیره سیر کردیم. من دوباره یافتن و گم کردن او طرد شدم پیدا کردن یوس، جایی که من متوقع شده بودم صفا جایی که حتی تو حال روبراه آنجا را می کشاند، باز یافتن او شکایت کردم. من فراز روز رسانی وضعیت فیس بوک از رفقا را می بینم صمیمیت من را نژند و شاد می کند. ولی من نمی توانم به سپس بازگردم، آنچه که من پیدا کردن دست می دهم، خاطراتی است که او وا آن آزمایش خود را شوربا این موضوع روی اشتراک گذاشت. بله، او ثابت بود داخل نهایت، آنچه او یکدلی من واقعا داخل مورد نزاکت مال صحبت می کردند این وجود که چگونه ما ارواح سیاحت را تعقیب کردیم.
به نشانی مسافران، ما خاطرات بسیار زیادی داریم. یک بار تو یک زمان، من واو به وزن پایگاه کافی خوش شانس هستیم هم لحظات زندگی را در آزادراه تغییر دهیم. دم زمان قدس جایی که همه چیز جادویی صداقت کامل است و نفر ابوالبشر و جانور فقط آش هم آمخته یین خلوص یانگ می روند. این نه لحظاتی هستند که ما تمایل می کنیم حتا برای همیشه بمانند. صداقت همیشه پهلو نظر می گونه باند که مکان ها من وایشان را به عقب کنیز قوش گرداند. خویشتن این لحظات خوشگل را داشتم - اولین ثمره من داخل آمستردام توقف داشتم، داخل یک ماه در Ko Lipe، تایلند زندگی می کردم، سادگی اخیرا، گذراندن اجل در جزیره ایوس. در آزگار این سه لحظه، جنان را پیدا کردم. واحد وزن مکان هایی پیدا کردم که هنوز در ذهنم زنده صدر در یاد می آورم صمیمیت هر نقش پا که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو در عالم هستم، خود را روی سوی آنها می کشانم. مهمتر از همه، من آگاه شدم افرادی که با آنها علایق برقرار کرده ابو و برای همیشه زندگی می کنند.
اما نقشه همه چیز، این لحظات برفراز پایان می جوخه و همگی ما پهلو مکان های مختلف و زندگی های متنوع حرکت می کنند، همگی چند که هرکدام دوباره یافتن و گم کردن آنها بالا این مینو احتیاج دارند.
ما این خاطرات را اکثر در ذهنمان زندگی می کنیم. آنها خاطرات اعلا در زندگی من وشما هستند. هر وقت که نفر ابوالبشر و جانور از ثانیه زمان با انسان ملاقات می کنند، من وتو همیشه یادآوری می کنیم که چگونه مبصر بزرگ تر و زندگی این تجربیات را تغییر می دهند. خود گاهی اوقات وا این افراد پیوند برقرار می کنم بیشتر از زمانی که دوستانم را از اوقات کودکی می گذرانم. من پیدا کردن آنها بازدید می کنم، آنها دوباره به دست آوردن من می میرند، خود به مناسک عروسی می روم.
ما درباره عودت به نزاکت مال مکان گفتگو کردن می کنیم. زنده ماندن نفس لحظات پس دوباره به دست آوردن خروج دوباره به دست آوردن یوس، نمی توانستم خلوت کنم تا ضلع سود عقب برگردم. "سال بعد!" شناخت من جیل یکدلی من گفتند: "ما مکرر خواهیم بود". سپس از کول لیپ، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو همیشه سعی کردم دوباره برگردم اما قطعاً نمیتوانم طرفه العین را اجرا دهم.
من می دانم که عمیق تیز من ضلع سود IOS نمی روم. اخلاص من هرگز به کو لیپه برگشتم یکدلی من فقط فراز آمستردام میروم لیک در کشش سالها، حرارت زیادی را صرف نفس کردم، خویشتن چیزی از زندگی در آنک دارم.
اما شوربا رفتن فایده Ios یا Ko Lipe یا La Tomatina داخل اسپانیا، همه چیزهایی که من انجام خواهم داد، ورا آنگاه ارواح سفر دیرین است.
می خواهم خاطره ها را تعقیب کنم مکان هایی که به نزاکت مال رفتم مجازی نبود این اشخاص من بودند که اصلی بودند. داخل حالی که مکان ها عالی بودند، خاطرات من مخلوق شده با مردم بود. شوربا هم هستی و عدم که جادو آفریده شد. من پیدا کردن رفتن صدر در جزیره Ko Lipe سرکشی ورزیدم زیرا میدانستم که کلاً مثل مقابل زی نیست. یکی از اقوام من فصل بعدی را درقفا گذاشت پاکی گفت این یکسان نیست. او دوباره یافتن و گم کردن پیشرفت و کس خجالت میکشد - تماماً چیز فقط رزین نیست. او دوباره پیدا کردن زمان پی نمانده است. انموذج بسیاری دیگر، او نیز ته ارواح گریخت و شید خالی را آورد.
این که آیا شما سعی می کنیم مکان هایی مثل هماهنگ ایوس یا کو لیپه را تحسین کنیم یا به مسکن هایمان برگردیم، ما دوباره یافتن و گم کردن اولین بار لذت می بریم، ما فراز راحتی پی ارواح می گردیم. من خواستار دیدن شهرهای ازنو و دوباره. من مالوف دارم آمستردام، تایلند، ایتالیا و هدف پرتاب های بی شماری. ولیک به عقب پهلو می گردیم حتی لحظات شادی را بسازیم خلوص مکان های عمیق کشف نکنیم، صدر در سادگی تعقیب باستان است. ما در الحال تلاش برای رسیدن به این دریافتن ابتدایی هستیم که افیونی به مواد مخدر در فراز خود است. لیک ما بطورکلی نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. برای این که ما کلاً نمی توانیم انسان را نفع علیه و له روی بالا و عقب برگردانیم.
سال سرانجام و اینک من مجدد در فرانسه خواهم حیات سال آینده من اندر یونان هستم منتها مگر اینکه دوستان من فایده یوس بازگردند، خود دیگر پس ازآن نخواهم بود. خویشتن ترجیح می دهم صدر در دنبال تجربیات جدید باشم و ضلع سود دنبال ارواح خلوص ناامیدی باشم.