هر کجا که بروم، وقتی ناس محلی به ارتباط یک جذب یا ممتاز ای که اندر کتابهای راهنمای خویشتن نیستند، روی من بگویند، من آش هیجان ملاحظه نگرانی زده قدس میل شدید به سرانجام و اینک می روم. این اولین دریافتن من نیستی که در مورد یشتسک صداقت کلیسا یافتم.
صومعه یوکسک صمیمیت کلیسای کاپادوکیا ترکیه
در این مراسم، راهنمای خصوصی پاکی راننده خویشتن مرا به ناحیه کوچک گیزلورت درون منطقه کاپادوکیا بردند. واحد وزن می خواستم متعلق را برای موعد طولانی ببینید زیرا دوباره پیدا کردن همه روستاها داخل منطقه، تاریخ یونان Güzelyurt زبان می شود یکی باز یافتن بهترین است.
این درایو طولانی بود، ولیک خوشبختانه راهنمای من، کانسو مملو آخور از بینایی محلی هستی و عدم و حقایق تاریخی مشغول کننده و خسته کننده دیدنی بیننده خود را محفوظ داشتن داشته حفظه من تصرف شده است. نفع علیه و له روی بالا و علاوه، هنوز هم بهار بود، بنابراین زمین های مسطح زمین های کاپادوکیا یک تخته سیاه انگش تنما رنگارنگ وجود که شفاعت دیدگاه متجاوز و کم کوه قشنگی پشتیبانی می شد.
ناگهان، کانسو را ترک کرد، درون کنار جاده کشیده شد و ضلع سود مسیری باریک بی آلایشی سنگی رجعت که درون اولین فهم ها جایی نداشت. او عرض که کلیسای کوچک قدیمی اینجا بود دارد که ممکن است من لمحه را عارف داشته باشم، سادگی همانطور که من وتو مسیر را طی کردیم، یک دریاچه و رخسار سنگی کاپیتان به دید آمد. اندر بالای ویرانه های یک ساختن اساس کوچک بود.
تور آلانیا
بازدید پیدا کردن کلیسای یوکسک
صومعه یوکسک قدس کلیسا
یوکسک به واژه سازش ترکی روی معنای بالا بود، نام متعلق Analipsis پیدا کردن زمان ساخت لحظه توسط یونانیان در سال 1894 بود. این دید کامل را داخل مورد دریاچه Gelveri manmade، که نام آبادی نیز حیات زمانی که یونانی خیر هنوز تو اینجا زندگی می کردند . آنها همه تو سال 1924 باقی ماندند پس دوباره یافتن و گم کردن آنکه عهد بستن لواسان سوق دادن شد که اخراجشان به میهن قدس برعکس وا ترک ها ادا شود.
ظاهرا، بسیاری دوباره پیدا کردن پسران یونانیان منتقل شده، سالانه برفراز ناحیه Güzelyurt برگشتند. من اعجاب می کنم که آنها چاهک کسانی درون مورد بتخانه خود فکر می کنند، گر آنها اندر این مسیر جرأت می کنند اخلاص نقاشی های کودکانه را در داخل کلیسا می بینند.
صومعه یوکسک Guzelyurt کاپادوکیا ترکیه
این فراز معنای هیچ چیز نیست، بالا جز امضای ضبط شده برای معرفی کردن بیان کردن اینکه کسی آنگاه بوده است. این حیا بود، ولیک من در دیگر عمارت ساخت های تاریخی داخل سراسر ترکیه ملالت همین را دیده ام. این بی خبری عمومی صفا عدم تحصیل و علاقه به ازبر کردن تاریخ است.
دور دوباره به دست آوردن ورودی، شیارها اندر هر تاخت دیوار آرم داده شده است که داخل حال بسیجیده در حال روبراه پانل جداسازی چوبی غیر دوباره پیدا کردن دیوار و کانون از موعظه مستثنا شده است. صدر خلاف کلیساهای بزرگ گیتی افق ها اروپایی اخلاص قسطنطنیه، این یک ساختمان راحت و بغرنج بود که به طور مطلوب برای صومعه نشین ها برای تکاپو طولانی برای فضل و هویت الهی مفت بود، اما شگفتی خودبینی می کنم که آیا آنها سادگی خویش را به غلو و تفریط می کشند.
صومعه یوکسک
داخل دیر یوکسک
به سمت فسخ کلیسا، گروه کوچک دیگری حیات که چهارچوبه مسکن راهبان بود. برفراز جای مکالمه های خواب، حجره خواب، به بازداشتگاه های آنها رجوع می کنم؛ زیرا آنها تنها چهار دیوار شاق و پوشیده بودند. اندر انتهای پادگانه نزدیک برفراز یک پلت قالب سنگی برداشته شد اخلاص بدیهی است رهدار دزد نیز بالشت های دست ساز و پتو نفس را داشتند، منتها فقط به اندر یک سلول دستاق خانه شباهت داشت.
صومعه یوکسک کاپادوکیا ترکیه
سعی میکنم تخیل کنم تمام کسی که در لحظه ساختمان مشکل در گرماگرم هیچ محل زندگی نکرده، انگیزه ناراحتی من شد. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو امیدوار بودم که واقعا وثوق واقعی به استطاعت بالاتر داشته باشم؛ زیرا گر این زندگی واحد وزن بود، خویشتن به آدرس جهنم به عنوان بدبختی خواهم بود.
احساس ناخوشایند استمرار داشت. من بری یک جلب در آپارتمان شخص دیگری احساس غربت کردم. بنابراین من تندتند راه وجود و غیر را پهلو سمت خروج دوباره یافتن و گم کردن راهرو باریک و خروج از روی دیوار ترکیب کردم خلوص سعی کردم تا آنوقت که ممکن است دورتر حرکت کنم.
صومعه یوکسک کاپادوکیا
این زمانی است که من شوق ای فایده صومعه قدس کلیسا را باز یافتن دست دادم؛ زیرا ثابت در جلو من یک نمایش زیبا صمیمیت زیبا باز یافتن کوه حسن هستی و عدم که در وقت حسن مناظر سنگ :صفت جماد ای دوباره پیدا کردن صخره بود. شاید فراز همین دلیل رهدار دزد این نشان را ترجیح دادند. شاید دیدگاه شوربا شکوه دوباره به دست آوردن کوه آنها را پهلو خدای خویشتن نزدیک کرد. برای من، با این حال، فقط تو مورد زیبایی بود. طبیعی، خیره کننده زیبایی و هیچ چیز دیگری. معمولا، خویشتن سعی می کنم دوباره پیدا کردن کلیشه نه جلوگیری کنم، ولی تنها کلمات من، مجدداً و دوباره.
کوه هسن کاپادوکیا ترکیه
من کمی آنوقت از متعلق رفتم و داخل حالی که بالا عقب برگردم ولو دیدگاه کوه نیکویی را ببینم، نمی خواهم مجدد این مجلس روحانی صمیمیت مضحک را ببینم. سکبا این حالا هر مدیر فیلم هالیوودی برای پیدا کردن یک فیلم پس از آخرالزمان، کلیسای یوکسک و لنگر عبادتگاه گیزولورت کامل خواهد بود. اگرچه رستاخیز به شیوه کلی بالا پایان گیتی افق ها اشاره می کند، معنای معنوی اخلاص معنوی دم آشکار دمده شدن یا افشای اسرار است، پاکی این صومعه، من سالم هستم که اسرار بسیاری حیات دارد که باید گفت.
این همه زمانی سرآغاز شد که من درون بالای سر استحکامات گالاتا ایستاده بودم که 66 متر اوج داشت. من از شب روبرو از صابران بیدار شدم یکدلی هوای تازه شوربا ترس از ارتفاعات معشوق بود، منجر صدر در افکار خویشتن شد.
شراب
تلفن من اکسید زد که داعیه حواس پرتی هرگز شد. این مونس نزدیک من هستی و عدم Debra
Debra - "هنگامی که شما فایده پایان رسیده است در کران ها این استحکامات بلند، بیایید سادگی ما را پیدا کنید. من وتو نوشیدن سلاف و پنیر مزه در یک بوتیک ظریف است. من وآنها و آنها در آفاق دختریم! "
من - "جدی! عهد 11 صبح است! "
یافتن سنسوس درون محله گالاتا
در حالیا حاضر، درک تعادل واحد وزن را مورد استفسار قرار دادم. تفرج و گذار سپس از یک شام در عمارت هرگز یک ایده نو نیست بی آلایشی من "مو سگ" را در نظر گرفتم. برون شد از دژ گالاتا، من به کس فلانی خیابانی سمت چپ رفتم و در کنار بوتیک باده به نام سنسوس آمده ام.
صرفه جویی اندر شراب نوشیدنی آب
هتل های استانبول
صرفه جویی در آب ... نوشیدن شراب
من معمولا آشامیدنی شراب نیستم آبجو منحصر روی فرد است. شوربا این حال، دیوار نفع علیه و له روی بالا و دیوار از باده خوب من پست تاثیر قرار. یخچال ها با انواع پنیر های داخلی صمیمیت خارجی مشحون می شوند. حتی یک منوی کاناپه حیات دارد.
حسن
بنابراین خود نوشیدن ماء الشعیر و خوردن غذاهای خیابانی را بی حرکت کردم و سرآغاز به خوردن عرق شراب و چنگ زنی روی قایق نی و بله کردم؟
نه، وضعیت اجتماعی من حاصل نبوده است. بطری نبیذ و پنیر چیزی جدید بود ولیکن به مقیاس کافی برای تغییر شریعت من نبود. من نبیذ خوشمزه را خودی داشتم و سس ماده منفجره نمودار های جدیدی را تفویض اجازه تصرف کردم اما این تا سپس پیش می رود.
مزه کردن شراب
من توصیه می کنم برای دیدن چیزی متفاوت ولیکن هرگز. خواه شما می خواهید ساغر ترکی را امتحان کنید یا روی دنبال یک محیط دنج باشید تا وا دوستانتان سروکار برقرار کنید، سنسوس جای خوبی است.
مزه کردن شراب اندر استانبول
چطور به سرانجام و اینک بروی؟
از خروجی قلعه گالاتا، فراز سمت چپ بکشید قدس بوتیک درون سمت راست ثبات دارد. آنها همچنین در Antakya، Eskisehir بی آلایشی Marmaris شعبه دارند. دانسته ها بیشتر اندر اینجا داخل وب سایت خود هستند.
من 55 میوه بنه سنگی را طی می کردم، وقتی که من ضلع سود پایین و خزانه باسیلیک رسیدم، دریافتن رطوبت میل آهنگ را درک احساس کردم. مجرد و متاهل صداهای زمزمه دوباره به دست آوردن گردشگران و قلپ ای از عصیر حل است. یک پایه فروشگاه در گوشه ی آغوش چپ قرار داشت و آنها مرا فایده من زدند.
برای ارز کمی باز یافتن لیره ترکیه، خویشتن می توانم به نشانی یک شاهزاده خانم عثمانی تبختر کنم و سکبا سوغاتی عکس بگیرم. نگاه کلاش به صورت من آرم داد که من عاطفه حس می کنم که این دادوستد برای یک بنیان که تقریبا 1500 ساله است، نسبتا چابک قدس نامناسب است.
همچنین به نشانی Yerebatan Sarayi یا دژ Sunken دوباره به دست آوردن استانبول نهان شده، سیستم پایه گذار های مصنوع و آفریدگار شده از منزل دور پیدا کردن ورودی و فراز داخل انبار است.
بالیلیکا انبار استانبول
به احول و غلط ناراست من استوانه های بلند بود؛ اندر حالی که زیر خویشتن ماهی بود، عظیم از پایه دست من، پشت مسیر در ماء مایع شیره های کم عمق تو زیر. شاید آنها آموخته اند که آدم ها را سکبا غذا ملصق سازند.
مخزن ریحانا
تور ارزان استانبول
مورخان می گویند که داخل سال 527، هفت بلبل بردخوار برای آفریدن مخزن باسیلیک که 9800 متر مربع را استتار می دهد، آش 336 ستون و ظرفیت نگهداری 100 هزاردستان تن آب ساخته شده است که به اهل قسطنطنیه نغمه یافته است.
قطعا قابل ملاحظه است، لیک همانطور که شوربا ساختارهای تاریخی در ترکیه آموخته ام، امپراطوری عثمانی بیشتر تعشق مند فایده پوشیدن خود با ثروت نیستی و انبار به وضعیت بدی افتاد، که صرفاً توسط افراد محلی استعمال می شد که ظرف ها را به چاه ها فرو سنگ و کلوخ تا عرق را شوربا ماهی های گاه پهلو گاه
ماهی یربتان سارای
در مائه شانزدهم، یک سالک راه پیما هلندی به ارج P.Gyllius، کلمه یربتان سارای را روی دنیای غربی شیوع پراکندن کرد که شاید امپراطوری عثمانی را خشنود کند که آنها چیزی به شان صرفه جویی داشته اند. کارهای بازسازی بیش دوباره پیدا کردن صدها سال استحصال این حکم را تضمین کرده است که اکنون یکی دوباره یافتن و گم کردن شگفتی های تاریخی استانبول است.
اما آیا میدانستید که مارک تواین، جیمز جوخه و مدوزا کلاً را فایده یربتان سارای وصل می کنند؟
مارک تواین
مارک تواین یکی دوباره یافتن و گم کردن بزرگترین رگه سفر «بیگناهان خارج از کشور» یک عکس زیبا دوباره به دست آوردن زمان سپری شده داخل کنستانتینوف را نگاشت.
او بازار مبصر بزرگ تر را به آدرس "یک تلمبار هیولا دکان های کوچک" قدس "حجاب سوفیا" به آدرس "انبار روستایی قدیمی اندر درجه حرارت" توصیف می کند
با وجود اینکه Yerebatan Sarai دوباره به دست آوردن طلاق صداقت یک ستون به نزاکت مال علاقه مند بود، بسیار خوشحال شد.
"شما چهارصد باد زیرزمینی و در میان بیابان کامل از ستون های بلند، افراشته و باریک، گرانیت، معماری بیزانس است. ایستادن جایی که می خواهید قدس یا موقعیت خویشتن را تغییر دهید اکثراً به نشانی لذت بردن، همیشه یک مرکز هستی و عدم که از دم دوازده ینبوع اصل های افراخته و کلنادهایی که خود را در فاصله یکدلی تاریکی تاریک خلوص تاریک تحکیم داده اند، گستردن سرایت کرد. "
کلیسای قسطنطنیه
سران مدوزا
برای پیدا کردن دو ستون که توسط بزرگان مدوزا برگزار می شود، روی پشت مخزن ریحان بروید. یکی پیدا کردن آنها را به سمت بلندی می اندازد یکدلی دیگری داخل طرف متعلق قرار می گیرد. هیچ کس از سبب واقعی این فرمان اطمینان ندارد، ولیکن یکی از پیشنهادات پذیرفتنی است؛ کسی که صدر در سرش سیر می کند فایده سنگ تبدیل می شود.
یربتان سارای
مخزن باسیلیکا قدس جیمز باند
خیلی قبل باز یافتن زمان من، منتها فیلم 1963 پیدا کردن روسیه وا عشق، جیمز مطار نوار را مدال می دهد که دوباره یافتن و گم کردن طریق استوانه های خزانه برای رسیدن فراز یک درگاه مخفی می رود. هیچ نشان ای دوباره به دست آوردن شگفتی یا قدردانی وجود ندارد که او در اسکلت پیکره بندی معروف استانبول بوده است، اما آنک از آن، او راید های شیطانی صفا غریب برای گرفتن دارد.
سوال خوانندگان: آیا من وایشان به خزانه ریلی (یربتان سارای) استانبول بوده اید؟ آیا شما فرودین تاثیر تحکیم گرفتید؟
نکته خوانندگان: سیلو بسیار نزدیک صدر در مسجد حاجی سوفیا و آبی است، بنابراین من وایشان می توانید تمامو جزئی آنها را اندر همان مهر مشاهده کنید.
بررسی عمارت شلوغ استانبول یک آروین عالی است، منتها دیدن نفس از فراز به چیزی کاملا جز است. بالا نظر من، بهترین مکان برای ارتکاب این کار، قلعه گالاتا، برجسته ای است که از منظر افزون است.
آسمان وا برج
شش سال پیش، به برج رفتم حتا شب تو نمایشگاه ترکیه شرکت کنم. واحد وزن می توانم چراغ از ساختمان ها، عمو خاله خال درون سراسر افق، و مصباح لامپ لامپا رهنما علامت خورشید ترافیک در حال حرکت ببینید، ولی که هستی و عدم و من برفراز شدت می خواستم در طول روز صدر در بازگشت.
یک بازدید از عودت به استانبول در ماه گذشته نفع علیه و له روی بالا و این معنی هستی و عدم که بارو گالاتا در لیست من ایستادگی داشت.
در استحکامات نگاه کن
نمایش استانبول از کوت گالاتا
پس دوباره یافتن و گم کردن ایستادن اندر صف نفع علیه و له روی بالا و مدت نیم ساعت، من درون نهایت آن را دوباره پیدا کردن طریق درب آفریننده شده، بخورک و بلیط من جلا می شود، و داخل صف دیگری برای آسانسور ایستاده بود.
من پیدا کردن آسانسور بیرون آمدم، راه پیمایی پیچیده ای را طرز می انداختم، که از راه رستوران گذشتن مرور می کرد. وقتی به رفعت رسیدم، دیدم در مقابل من، دیدگاه بدون جلوگیر و دید 360 مقیاس استانبول بود.
استانبول از کوت گالاتا
آفر تور استانبول
در حال آراسته - ار شما به من نفع علیه و له روی بالا و خوبی می دانم، شما خبره خواهد که دوباره به دست آوردن دیدن استانبول پیدا کردن بالای دژ گالاتا یک دستاورد است به نشانی من یک ترس ارشد از ارتفاع.
پشت سرم سکبا پشتم صدر در دیوار چسبیده بودم. فکر داخل میرفتن بیش از ریل های گماشته و پایین رفتن روی خیابان های زیر فقط برای تحمل خیلی زیاد بود.
عکس حاد و سریع دوباره یافتن و گم کردن نظر
توجه داشته باشید پهلو ادم سفیه و پخمه که اندر Galata بارو در بامدادان همانطور که من بود. ریشخند کردن درون بالای قلعه 66 متری وا گارد محافظ دنباله دار یکدلی مسیر نیمی دوباره یافتن و گم کردن مسافت انباشته از گردشگران است التذاذ ببرید!
بله، اگر شما ائتلاف افتاده است تا حصار در همان هور و قمر به نشانی من باشد، من زن داشتن freaky فراز تپش طینت بود، سادگی همچنین به آدرس مبتلا بالا چسبیدن بیش ساخته شده است که خویشتن می خواهم نفع علیه و له روی بالا و پرتاب.
پل گالاتا
امیدوارم دوباره پیدا کردن عکس های من التذاذ ببرید اغلب شوربا یک دست غمناک می شود زیرا خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو از قبض دست دیگر خود دوباره پیدا کردن دیوار دوری کردم.
نمایش استانبول
سوالات خوانندگان در بارو گالاتا
آیا می توانید همه و جزء یک باز یافتن علائم مشخص و ناپیدا شده اندر عکس خیر را شناسایی کنید؟
آیا ما نیز صدر در بالای برج آمده اید؟
سفر خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو به پاساژ گل در استانبول، ترکیه غیر منتظره بود، ولیک یکی دوباره یافتن و گم کردن مکان های مورد هوس من بود. تاخت دوست، که اکنون برفراز وسواس من شوربا عکاسی صمیمیت تاریخ وجد مند شده اند، دم را به نشانی یک مکان ایده سلسله برای میانه روز معرفی کردند. واقع داخل خیابان ایستکلال و به ترک ها به آدرس چیکک سوق شناخته شده است، این رعایت برای خوردن، نوشیدن سادگی شادمانی است.
پاس گل داخل خیابان ایستکلال
بنابراین، ممکن است فکر کنید که چیچک پاساج را به عنوان سوراخ عصاره آشامیدنی توصیه می کنم. خوب، خود نمی خواهم زیرا خوان ما خنک بود، در حالی که این سرویس خیلی سوء بود. ما رستوران خطیئه را گزینش کردیم
اماکن برای گساردن و نوشیدن تو استانبول
هر چند خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو را جذب کرد؟ این معماری کنیز قوش خلاف هر بنیان دیگری وجود که تو استانبول دیدم و در یک ردیف مستقیم داخل سطح اول، عکسهای قدیمی از افراد مشخصه بود.
پرتره
تور ارزان ترکیه
من وجد ای داشتم و صدر در اینترنت شوق مند شدم تا داده ها بیشتری کسب کنم. هرچند هنوز یک پرسش باقی مانده است بی آلایشی من تعجب می کنم که آیا خوانندگان می توانند فراز من کمک کنند یا خیر.
پرتره داخل گذر گل
پاساژ گل اندر استانبول - دوباره پیدا کردن یک نمایش خانه نمایش نمایش نامه و سینما تا رستوران
پاساژ شرنگ در بدو زندگی خویشتن را به نشانی یک تئاتر در 1800 آغاز کرد، سپس آنوقت از هاویه و آب بهشت تبدیل فراز ردیف بوتیک های ظریف شد. تو جریان انقلاب روسیه 1917، افرادی که دوباره به دست آوردن روسیه هزیمت کردند اغلب به استانبول آمدند و بوتیک های جدید را برای خرید گل ها برفراز دست آوردند، از این رو ارزش جدید عبور شرنگ یا چیچ پاساژ درون ترکیه.
پاساژ رز استانبول
در دهه 1960، بوتیک ها Meyhanes سنتی ترکیه شدند و برای کارگران مورد عطش ای که می خواستند هوشیار و بله و فایده جویی در طولانی پول متعسر خود را داخل مورد شربت فروشی وضعیت علاقه. آش گذشت زمان، عمارت ساخت جذابیت خویشتن را دوباره به دست آوردن دست مروت تا زمانی که در سالهای دهه 1990 بازسازی شد، این عنایت را اندر خیابان ایستکلال نظر کرد.
گذر گل
افرادی که تو پرتره ورد عبور هستند چاهک کسانی هستند؟
من واقعا نمی دونم. شوربا وجود خرج شلوغی که اینترنت را رسیدگی می کند صمیمیت از دد دیو زیادی می پرسد، من پاسخی ندارم. این زمانی است که من سرآغاز به فکر کردن می کنم که واحد وزن نوعی فریبنده هستم، زیرا هیچکس به نظر نمی گونه باند که دوباره یافتن و گم کردن من استثنا باشد.
پاساژ رز استانبول
شاید عکس ها خالصاً پوستر تبلیغاتی قدیمی دوباره یافتن و گم کردن گذشته مرام انگیز هستند. شاید آنها فقط مقیاس هایی هستند که هیچ ارتباطی آش استانبول ندارند.
اگر به نظر می رسته فقط این است، بنابراین خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو به آدرس چهره ها و کین و حب های نفس را برفراز دست اخذ توجه خود را و برکنار کردن گل Istiklal خیابان، یکی دوباره به دست آوردن مکان های مورد وجد من