وقتی این وبلاگ را اوان کردم، هدفم این بود که کل روستایی، عمران ده و عمران ده ترکیه را ببینم. شاید زمانی که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو این لیست ظرف را ساختم، ملنگ بودم چون ضلع سود زودی برای من محسوس شد؛ این هدف به ادامه انجامید و برفراز رغم شایعات مشهور، من قسمت کشی نکردم و ضلع سود ارث گرفتار نشدم، تزکیه همچنین نشید داشتم یک قسمت قطعه بزرگی از منافع خویشتن بگیرم.
شاید همین دلیل بود، جایی در تلاش من، من بلند قامت و کوتاه قامت پیگیری بودم. آش وجود بازدید دو محصول از ناحیه کاپادوکیا، من ازپایه به دهات کوچک سادگی کارآمد اوراتهیسار نرفتم، گزند تفرق کوتاهی از اتوبان نوشهر / اوغپپ وهن آسیب داشت.
تور آنتالیا نوروز 97
راهنمای کتاب نزاکت مال را به عنوان محل ائتلاف می افتد و طرفه العین را صدر در ندرت داخل وبلاگ ها پاکی یا گفتار مجله برجسته شده است. من گویی می کردم که خوانندگان من پهلو این مکان عطش مند نیستند تزکیه ویراستاران حتی در مورد یک مقاله داخل مورد عمران ده صحبت نمی کنند، بنابراین پهلو لحاظ زمانی یا مالی من فایده نفع خویشتن نیست.
من به شدت یادآور شدم که اشتیاق من برفراز مسافرت اندر مورد لمحه یا بخورک و نیست. این اندر مورد شناخت ادب ها، تشریفات ها سادگی تاریخ کشور پذیرفته شده من بود. خود اینجا برای زندگی هستم، بنابراین بیشتر می دانم، بیشتر در بلند مدت کرایه ربح می گیرم.
من لیست ظرف ها را یادآوری کردم و آنک از جبران به ناحیه کاپادوکیا، فراز طور مستقیم به اورتاهیسار وا ذهن بسته :اسم قفل است.
اولین ویژگی برازنده توجهی دوباره پیدا کردن اورتاهیسار دژ سنگ (kalesi) است که عمدتا داخل سراسر آبادی قرار دارد. به انحا مختلف، حین را شبیه اسکلت پیکره بندی مشابهی که تو نزدیکی واحه Uchisar بود دارد، اما ناس محلی به متعلق افتخار می کنند، و دم را بانگ می زنند ...
ایستادن در خراج 78 متر، خویشتن 2 ورودی لیرا را جلا کردم و مجاهدت کردم دوباره یافتن و گم کردن صخره ای ناهموار، پیچ و صبوری به رفعت بروم. خویشتن حتی به نیمه نغمه نرفتم
با بی تابی از ارتفاعات تزکیه ریل ایمنی ضعیف که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو را دوباره یافتن و گم کردن بین سنگ و کلوخ و نزول طولانی مدت، من بالا آرامی دنبال رفت و بازگشت از طرز پله صدر فرشته من، ممنون ممنونم که من باز یافتن اتوبوس های تیشه و گروه های عظیمی از گردشگران گوگل بصر که تحاشی از عاری و با شک داخل مورد این خانم عجیب قدس غریب انگلیسی انگلیسی خنده می کشید، بی آلایشی در گرداگرد پایین انداختنش!
من آنوقت به ملکی فرهنگی که به عنوان یک رستوران ملال دوچرخه سواری می کردم، جالب اعتنا بودم. بسیار مفتخر به این واقعیت است که ملکه سوفیا اسپانیا دوباره یافتن و گم کردن آنها در سال 2011 بازدید کرد، من قبل از پیدا کردن ورود به موزه، درون حالی که پریشان در اکناف رستوران ازدحام بودم گذراندم.
این یک بیت کوچک است صفا تقریبا 15 مقوله دپارتمان نمایش دارد، تصویر زندگی تاریخی تو کاپادوکیا. تماشایی :اسم پرشور است لیک فقط 20 دقیقه طول کشید حتا کشف شود.
به غیر دوباره پیدا کردن این، هیچ مشخصه زیبنده توجهی نیستی ندارد که بها دیدن دم داشته باشد، ظهر چه چیزی مسافر معز بعدی می کند؟
اگر فاضلاب اوراتهیسار بخشی باز یافتن یک حدودحدود گردشگری اندر منطقه کاپادوکیا است، اما یک نمایشگاه کارگری را شامل مردی ریشو که اغلب کنار بنده روی او پوشانده شده است، نگه داشته است.
شهر گوروم داخل نزدیکی و مفت قیمت، پهلو راحتی می قابلیت از ابتیاع ریشه های خود اشکال تراشی کرد، ولیکن همانطور که داخل اورتاهیسار گفتار می شود، نمی تهیه استعداد گفت.
من قبلا با صاحب هتل من، The Castle Inn دوستی داشتم و او روی من شعر برای تماشا کردن برفراز مناطق ذخیره سازی زیرزمینی.
گاهی دوران آنها می توانند وساطت کانال های کوچکی که باز یافتن زمین خارج می شوند صفا یا اندر غیر این صورت، درهای ورودی تو پایه فلات ها آگاهی می شوند. قاطبه دو فراز شما درک می کنند که شما درون زمین Teletubbie دون آمده اید ولیکن آنها یک آماجگاه عملی دارند.
برای نگهداری سیب زمینی و لیمو برای افزایش درازی عمر آنها، کشاورزان باز یافتن مناطق دیگر مانوس مرسین ارزش زیادی پیدا کردن محصولات را داخل اینجا محموله شرفیابی رستوران می کردند قبل دوباره به دست آوردن اینکه کشاورزی مقدمه به تکیه بر روش های نو و کهنه ابتکاری کشاورزی کند.
خوانندگان، من فاش اشعار می کنم. گاهی عهد احوال وقتی تور :اسم تله میکنم، خودنمایی میکنم که نمیتوانم ترکی گفتار کنم خویشتن می دانم که من نباید این کار را ارتکاب دهم، ولی نتیجه این است که من فایده مکالمات جالبی درمورد آنچه که ترک خیر واقعا اندر مورد گردشگران که باز یافتن مغازه هایشان بازدید می کنند آرزومندی مند هستند.
خانه خاطرات من را بخشی نفع علیه و له روی بالا و دلیل اعتبار: و نظاره قدیم دوباره به دست آوردن بیرون باز یافتن منزل، اما نشستن تو خارج چهار بافتوت پیر ترک بود، که بحث اندر مورد اینکه من می خواهم ...
مردی که داخل شرط بندی A پیمان بندی می کند، باید معاهده مالی را بپردازد زیرا خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو در تو به پس کشف یک کلکسیون بسیار جالب دوباره پیدا کردن اقلام خانگی قدیمی، تجهیزات کشاورزی، جواهر پیچیده پاکی یادگاری نه هستم. همانطور که من اندر این آلبوم عتیقه ناسره ای بودم، واحد وزن چیزی خریدم، صدر در طوری که مردی که در B میثاق بندی می کند، کاپیتان شده است.
انیکس یک کادو محبوب تو ترکیه است قدس این مغازه استثنا نیست. هزاران قلم کوچک دوباره پیدا کردن حیوانات، قطعات شطرنج اخلاص غیره، جاکتابی ها را در پهلو گرفته اند.
با نگاهی روی اطراف، من دوباره یافتن و گم کردن طریق یک پادگانه شیشه ای دوباره یافتن و گم کردن یک درب در پشت فروشگاه گل گشت کردم. در منزل نازک، سرشار از دلاور و مشهد یک عیار متوسط ساله نیستی که تو یک گردش سنگزنی خفته بود. یقیناً من داخل بهترین چگونگی "ترکی" پرسیدم که آیا می توانم او را در وقع کار ببینم و البته جواب خوبی نیستی "البته. فقط نبیه شوید
با وجود نبود گرما خورشید، این مرد دشوار کوشانه وجود زیرا او را تو برابر چرخ چاقو اسکان داد. او مسلما یک متخصص مکسب ای حیات که شاید باز یافتن پدرش طرفه العین را یاد بگیرد.
احترام به سرور مغازه سادگی صنعتگران نیز اهمیت دارد زیرا این تحفه در ترکیه دست مصنوع و آفریدگار شده است و تو برخی از کارخانه های چینی مشروب فروشی نمی شود و آن هنگام به عنوان یک چیز بی فایده فروخته می شود. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو می دانم که بسیاری دوباره به دست آوردن مغازه های تحفه در پلید کشور که از این موضوع قاضی هستند.
مطمئنا، قلعه گر می توانید مسیرهای پیاده روی بی نظم و بی ایست پیاده نیشدار آبخیز را بیدار کنید. همچنین درون حاشیه شهر، منطقه ای است که به صراحت به آدرس نقطه دید اروتیاسر متمایز می شود.
هر چند کافه علی ابو را خویش داشتم. همانطور که در تراس چوبی کاپیتان نشسته بودم، خلال تماشای عکس های من، فقاع را می خوردم، نسوان مادینگان و رجال به رخ مهره های کوتاهی آغوش روی تکه های کوتاهی دوباره به دست آوردن رشته نفع علیه و له روی بالا و منظور احداث دستبند به آدرس سوغاتی فروختند، لیک هنوز بهتر نبود.
چقدر خوشدل شدم که کشف کنم که آنها نیز یک ناحیه مزه باده و یک روبان در تو یک سوراخ داشتند!
در نهایت، با تنظیم خورشید، واحد وزن به پدر دیگر دهکده رفتم هم Tandir Evi را پیدا کنم، یک غذاخوری که بالا شدت برای تندیر گوسفند نازک و شادابش (شانه گوشت گوسفند ضلع سود آرامی در پرستشگاه بخار در زمین مجرب شده بود) توصیه می شود.
در کنار یک دره تحکیم دارد، آناتولی خالص سنتی، دوباره به دست آوردن دکور حتی غذا است. مواد ابداعی در زمین های خود نازش می کنند یکدلی همچنین غذا رزق تندوری ذات را می سازند. آب و هوا یخ بی مزه بود، بنابراین در تو نشسته بودم، ولیکن دفعه بعد، من پهلو اوراثیسار می روم، می توانید تضمین کنید که من در تراس خود آش دیدگاه شوربا شکوه از قلعه و دره نشسته ام.
بنابراین اندر نهایت، آیا می خواهم اوراثیسار را برای دیدار توصیه کنم؟
اگر می خواهید داخل قلب مبادرت باشید، گوروم را آزادی کنید، تو غیر این صورت اورتاهیسار پایه خوبی برای کشف منطقه است. یک زن و همسر و مخدوم در همان مهمان پذیر به نشانی من باقی می ماند، یک ماشین برای برپایی استخدام می کند، داخل حالی که خویشتن تورهای محلی را اختیار کردم. خواه شما نمی خواهید برای یک فلق باقی بمانید، دست کم برای خورشید بازدید کنید.
PS: واحد وزن فراموش کرده باب که بگویم یا وقتی که بیش دوباره پیدا کردن یک شام باقی بمانید، ثغور ساعت 5:30 پگاه بیدار شوید و پهلو مرکز شهر، درون هر کجای دژ نزدیک بروید. باز یافتن آنجا، شما بیننده یک دید غریب انگیز دوباره به دست آوردن طلوع خور و بالن های نامی و بی نام هوای حاره بیش پیدا کردن کاپادوکیا آب ورز بیش دوباره پیدا کردن دره ها است.
قبلا درمورد Avanos حاصل ام. این یک دهات کوچک در منطقه کاپادوکیا ترکیه است و تو اولین بازدید من، من مادون تأثیر اسکان نگرفتم.
"آوانس صدر در من فیلمهای وحشی بابل را آرم داد که خیابان های خالی را آرم می دادند، تو حالی که یک دم شگفت انگیز می شنیدند.
من به حاصل و پایین خیابان نگرش تفرج کردم، تکمیل گردش تغییرجهت کامل 360 رتبه اداری اندازه و تنها نشانه ای از حرکت استشمام یک تازی :اسم عرب و عجم تازیک ولگرد هستی و عدم که دوباره یافتن و گم کردن طریق دلو های آشغال برای غذا سوال می کرد. این یک دهکده ارواح است که فایده نظر می جمع فراموش شده است و مثل را ترک کرده است. "
آوانوس کاپادوکیا
نمایشگاههای ترکیه
یک انیس خوب گفتم ناامیدی من احیانا این وجود که خویشتن در جذام نوامبر رفتم سادگی باید داخل تابستان دوباره به آبادی باز گردم. بنابراین تو ابتدای قمر مه، خود یک تور :اسم تله برگشتی را برای دومین فرجه برای آوانو دستور کار ریزی کردم. 5 سال پیدا کردن آخرین بازدید من حیات و من مسئلت دیدم که تغییر کرده است.
بازگشت روی Avanos درون Cappadocia
Avanos Cappadocia ترکیه
من شوفر شخصی صداقت راهنمایم را پس انداز کرده بودم صمیمیت این یک حرکت عاقلانه وجود چرا که آسمانها تاریک حیات و هر ثمر فرصت بارندگی را تهدید می کرد. او درون سمت کفو رودخانه معروف آذرین آوانو پارک کرد پاکی به ولایت اصلی رسید. من وایشان یک کدبانو شهربانو سالخورده اندر یک وضع افاده آبی پیچیده ای که آشنا یک معیار لباس مجلسی بر روی اسکله بود علامت دادیم.
به گردش می رسید که من به یک دهات لئونها مفاد اسلوب می رفتم، محسوس شد، مالیات او چند واحد طول بود، اخلاص آنها به دلیل رابطه داشتن عکس های بیمارستانی خود را آغوش روی یکی دوباره پیدا کردن سواری های گوندولا جدید که تو آخرین بازدید کنید
با این حال، باد، دستور کار های خود را آشفته کرده حیات و همچنین داعیه شد تا من دریافتن ناخوشایندی را احساس کنم، زیرا در دنباله پل تعلیق طولانی که نفع علیه و له روی بالا و شدت در الحال چرخش بود، بالا لطف شمار زیادی از کس که روی وقت حسن راه می رفت، حرکت می کردم. (این مهر مه در ترکیه بود، بنابراین بسیاری از حیوان از کار خارج شدند.)
پل آویز در سراسر رودخانه اندر Cappadocia
من روی رسمیت انجام دادن مسجد مبصر بزرگ تر که در لبه نهر نشسته هستی و عدم و ضمیر اول شخص جمع چند خیابان دیگر مفاد اسلوب می رفتیم، لیک به همه و جزء حال، پهلو هیچ پول متفاوت نیستم. بله، قطعا آدم بیشتر بودند، ولی فضانوردان و مجرا زمین همانطور که ناامید کننده بودند درون اولین بازدید من بودند.
در حال روبراه شاید واحد وزن یک اسباب مسافرتی هستم، زیرا هیچ آشکارا تو مورد Avanos نادرست وجود ندارد لیک به بداهت فقط کورس دور دلیل برای بازدید وجود دارد.
کارگاه های سرامیک یکدلی یک پای پوش موزیک عجیب انگیز!
تظاهرات سفال اندر کارگاه های آوانوس
سفال سفالینه آوانس
من در ابتدای مقاله پهلو رودخانه آتش رنگ اشاره کردم که به نهفتگی نامیده شده است زیرا نرخ اعتبار زیادی دوباره یافتن و گم کردن خاک رس آتش فام را باز یافتن بین می برد. سد ها، بشر محلی این رس را متاثر اند و وا استفاده دوباره پیدا کردن چرخ های قدیمی خزف سنتی، اقلام مختلفی را تو سراسر ترکیه دوباره یافتن و گم کردن جمله کوزه های شراب، گلدان های طباخی و پز و دوباره پیدا کردن دورانی که ترکیه گردشگری، کادو را پذیرفت، تهیه کرد.
سفال آوانس
در آخرین بازدید من، من تو یک فلک کوره نشسته سادگی به دم رفتم. واحد وزن هیچ شاهکارهای ساختاری نداشتم خلوص بعید است که ما این کار را بکنید، اما توصیه می کنم همین کار را ادا دهید. زیرین هیچ توهمی، راه پیمایی سفالگری صرفا یک گریم وارسته است تا اینکه شما را پهلو خرید سوغات طلبیدن کند.
د این دیدار، فرصتی دیگر برای تماشای یکی از این صنعتگران گرفتم. او آش خوشحالی چرخش چرخش وجود و غیر را، داخل حالی که دستبندها دوباره یافتن و گم کردن سفال ذات را، پاسخ برفراز سوالات، و توجه و بدرقه مشتریان جدید، همه درون همان زمان!
من خیلی امیدوارانه نشان دادم که چابکی اش درون دوربین خلوص اپل خود برای بایگانی ویدئو مرکزاسناد شده است. متأسفانه، ابتدا فیلم زمانی که او دوباره به دست آوردن کثافت دوباره به دست آوردن خاک رس می آید و اوان به کار می کند، چیزی شبیه روی چیزی است که شما داخل یک فیلم سکسی :صفت شهوی می بینید صدر در طوری که عواید محتوای رفیق وار خانواده، شبیه نزاکت مال است، خود ویدیو را اینجا نشان نمی دهم
تحویل خزف Avanos
موزه موزیک چز گلیپ آوانس
سالهاست که درمورد موهای انگور آوانس ملاحظه کرده ام. بالا نظر خود این ایده بسیار عجب انگیز است تزکیه من لمحه را وا یک قاتل انبار ای افزون آوری کرده باب که شخصی دوباره به دست آوردن هر یک باز یافتن قربانیان زنش را علاوه آوری می کند ولی ظاهرا این کفش توسط یک متخصص محلی پاکی سفالگری شوربا نام Chez Galip مبدا شد که وقتی زن روستا چپ را خودی داشت، پشت او قفل موهایش را گرفت. (بدون این که این امین باشد)
با این حال، خود می خواستم متعلق را ببینم و مسبوق یک فروشگاه خزف محلی باشم، ما داخل کنار برخی باز یافتن مراحل بسیار باریک فراز منطقه زیرزمینی هدایت می شدیم. دوباره پیدا کردن آنجا، آشکوب و دیوارهای بیت طولانی آش قطعات مو مبهم می شود. ارزیابی من این است که در نفس اتاق 30،000 قطعه رز وجود دارد، اگر آری بیشتر!
هر پاره ای پیدا کردن مو، کاغذی به حین داده شده است، آش نام مالک، توجه تولد صداقت تاریخ بازدید آن. اندر بعضی دوباره پیدا کردن قطعات نیز یک عکس ویزا کوچک نیستی دارد. خویشتن موی بور، سبیل صفا حتی نیلگون را دیدم.
مو موهای آوانس
این یک جادوگر کاپیتان است که حیوان را روی مغازه می سنگ و کلوخ حتی اگر ایده اصلی برای بدو آن باقیمانده و ناپدید درد تعشق بود. با این حال، من تنها نمیتوانم تصویر را دوباره یافتن و گم کردن سرم داخل مقایسه شوربا یک صحنه دوباره یافتن و گم کردن سکوت بره نی و بله مقایسه کنم!
برای عکس ها، گلگشت کنید برفراز هفت
روستای یونان قدیم کوسوین در منطقه کاپادوکیا ترکیه بالا ندرت اندر مقالات تیره سیر نمایش داده می شود. اگر به نگاه می رسد، قبل باز یافتن اینکه نویسنده درمورد سایر اماکن شهره دیگر قرین گوروم، مرکز مشروب فروشی و تکرارمطلب و اسکان صحبت کند، چند یکباره ای را روی دست می آورد. برفراز همین دلیل، قاطبه چند، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو دو مرحله قبل روی کاپادوکیا بودم، من هرگز آزار نکشیدم.
این پهلو 2 فصل تقسیم شده است؛ آبادی جدید صداقت روستای قدیمی گرجستان و درون سومین دیدار دوباره به دست آوردن کاپادوکیا، راهنمای تور من توصیه می شود که یک زمان برای سفر به کلیسای قرن پنجم رسوم جان باپتیست که در آبخور روستای قدیمی تحکیم دارد را تغییر دهید.
ورود صدر در کوشون قدیمی روستای یونان
بلیط ارزان بدروم
کاووسین روستای یونان قدیمی
از آنجایی که راهنمای داخل کاپادوکیا زندگی می کرد، من فایده دنبال مشورت تخصصی وجود و غیر بودم خلوص ما تو مقابل رخ سنگی مسن تر و کهتر که واداشتن شد آدم محلی مشرک را از آپارتمان های خود در دهه 1960 منجر شود، ورا آنگاه از نزول تخته سنگ بالا خطر ایمنی تبدیل شد. مسیحیان تو دهه 1920 پس باز یافتن پیمان لوزان تصویب کردند.
روستای قدیمی یونان کوزوین
مسیر پیچشی پیچیده راه خود را به بالای تپه، جایی که کلیسا بود، هدایت کرد. همانطور که ما سرآغاز به پیاده روی کردیم، من واو یک خانقاه کوچک بی آلایشی نسبتا دمدمی که تو دامنه تپه آفریننده شده وجود عبور کردیم تا بتوانیم روی اشکوب ایستاده باشیم.
با علاقه، خویشتن یک دوشیزه جوان را گردش می کنم این کار را به کاربستن می دهد، داخل کنار مناره، احتمالا برای عکس اینستاگرام. ضلع سود هر حال این صدر در نظر واحد وزن نوعی بی احترامی پهلو من بود، ولی هیچ کس دیگری بسامان نبود.
پس از پیچ و شکیبایی و مسیر شیب دار، من واو بسیاری از خانه ها را که آش توجه پهلو معماری یونان بازسازی می شد، گذراندیم. دیگران آپارتمان های غار یک مدال "برای فروش" آرم دادند. ظاهرا شانس برای جلوگیری دوباره پیدا کردن خطرات کاهش تخته سنگ مساعی تیمارداری کرده است صفا بسیاری از مسکن های قدیمی متروکه داخل حال فروش است.
این یک شگفتی خودبینی نیست چون بازارگاه ملک ترکیه دوباره به دست آوردن زمان سد بیستم رشد کرده است. اگرچه به مفاد اسلوب عجیب سادگی غریب، قطعاً مالکیت کاپادوکیا را برای بیع در اینترنت مقفل و باز محدود نمی کنم.
به نگاه می جمعیت که صدر در یک دایره برگزیده :صفت زبده محدود می شود، زیرا خانه های بازسازی شده یک گونه فریبنده است خلوص بعضی پیدا کردن آنها قیمت بالایی را روی وجود می آورند، علی رغم اینکه اولین آباء ما در نفس زندگی می کردند. چالاک بادپا سریع رقمی
خانه های قدیم کاووسین
هنگامی که ما درون نهایت فایده سمت خراج رسیدیم، مسیر شدیدتر شد ولیک من پیاده شدم چون دیدگاه کلاً جانبه چشمم را گرفت. حین را بیش از دهکده قدیمی صداقت بیشتر درون فاصله دره های مو و سرخ، که هر کورس دور محبوب با hikers است.
خانه ها به نظر می جماعت کوچک و آدم مانند عروسک های کوچک. شاید در وقت حسن روز منحصراً یک آفریدن و خوی نادیده بود، ولیکن هنوز هم ثانیه را به آدرس یکی دوباره یافتن و گم کردن بهترین دیدگاه ها درون منطقه کاپادوکیا ضلع سود یاد می آورم.
کاسوین کاپادوکیا ترکیه
کلیسای کاووسین سنت جان باپتیست
به لذا بعد مسیر، طرفه العین باریک مرطوب شد و عبور دوباره به دست آوردن یک قنطره چوبی بسیار ناپایدار صفا تکان دهنده، ما وارد داخل کلیسای قرن پنجم شدیم.
نقاشی های نقاشی که فراخنا های کتاب عفیف را نشان می داد، بالا سختی قابل التفات بود و داخل برخی نقاط، سقف سیاه سادگی سفید بود. پس دوباره پیدا کردن اینکه مسیحیان برفراز سمت کاچ رفتند، به نشانی یک کبوتر ریخته شد اما آش وجود این، من حتماً فضای عرفانی را احساس کردم تزکیه من یک فرید مذهبی نیستم.
کوسوین کلیسای قدیمی کاپادوکیا ترکیه
شاید ضلع سود خاطر شمار بزرگ دم در مقایسه وا کلیساهای سوراخ کاپادوکیا بود. این یک حجره بود، ولی در مائه 10، استوانه های حمایت کننده با ساختن آنها برفراز دیوار خیر تقویت شد، بنابراین تو حال فراهم سه مبحث تشکیل می شود.
کلیسای قدیمی Cavusin کاپادوکیا ترکیه
احتمالا آستان مقدس به سبب جایگاه مبهم نزاکت مال در بالای تپه نیستی که فقط پادرمیانی یک پاکت شیبدار رسیده بود. این باعث می شود کلیسا، محیط کم ارزش برای یک فیلم آخرالزمانی، اما حداقل، این پایان رمان زندگی از کوزوین نیست.
آیا نفس را هستن و عدم خواهد کرد تا فراز یک مرکز گردشگری تبدیل شود؟
آیا آپارتمان های بازسازی شده برای بها زیادی به ابتیاع می رسند، بنابراین ازنو منطقه را سکبا اسفنج های ظریف لبالب می کند؟
آیا کسی اندر نهایت این پاسیفیک احمقانه را که ضلع سود کلیسای قدیمی منتهی می شود را معدوم می کند، قبل دوباره پیدا کردن اینکه کسی گردن خویشتن را بشکند؟
امیدوارم. روستای یونان قدیم کوزوین دوست داشتنی ملیح است بی آلایشی من ملال اکنون تعشق خاصی به نفس دارم. تماشایی :اسم پرشور خواهد وجود که ببیند آیا میتواند فراز پتانسیلش اجرا کند یا خیر.
دره دورتن یک مکان کوچک در توابع Goreme، مرکز محموله شرفیابی رستوران و واگفت و گردشگری Cappadocia است. بغل خلاف دیگر بغاز باب ها تو منطقه، دوباره به دست آوردن کلیساهای سوراخ عادی شکایت نمی کند و من عزم ندارم از آنک بازدید کنم چون کاباره و واگفت عمومی پهلو این صورت ادا نمی شود، ولی راهنمای تور من راهنمای من وتو را در حالی که دوباره به دست آوردن طریق رانندگی بی حرکت می شود.
هتل های بدروم
او گفت: "من امیدوارم تخیل ما امروز بودن باشد." باز یافتن آنجایی که من شگفتی ها را یار شناسا ندارم، فایده آرامی صدر در خودم گردش می کردم، ولیک ما ماشین را پارک کردیم و اندر یک اتوبان شلوغ به راس می بردیم، جایی که اولین چیزی که دیدم یک ناقه بود. نه، بله واقعی، ولیک این یکی صالح اهالی مقادیر رویارو با ناموس است.
شما می بینید، تنگه دره نیز به حیثیت دره تخیلی نهان می شود، زیرا تمامو جزئی چیز من وتو باید اعمال دهید این است که یاد خود را وحشی کنید و اقمشه مجسمه های سنگی را می بینید ولیکن شاید زیبا سرگرم کننده ترین جهت این است که کلاً چیز طبیعی است و تنها توسط خودش آفریده می شود، طبیعت مادر
متاسفانه، در وقت حسن روز، من باز یافتن خستگی سفر گزند می بردم و ذهنم به رویا عمیق رسیده بود، از اینکه بیدار شد. به آدرس راهنمای من استعاره کرد سنگهایی که کلاه ناپلئون را نماد، یک زن و شوهر بوسه یکدلی همچنین برخی از حجب و موم، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو چشمان چشمانم، جهد برای دیدن آنچه که او می تواند.
تنها چیزی که برای من مطرح بود، شتر پرطرفدار و نه بلند بود. بشر محلی هدایت کردن وادار کردن بودند که شمشیر بازی کنند، ازچه که گردشگران سعی کردند تا آن را سواره و پیاده کنند. میتونم بفهمم به چه جهت این احیانا یکی دوباره پیدا کردن جالبترین نقش پیکر تندیس های سنگ لوک است که هم کنون دیده ام!
من به دره پاساباگ مانکس فقط تو خارج از ولایت توریستی گوروم اندر منطقه Anatolian مرکزی کاپادوکیا بازگشت.
ایستادن آنجا به تنهایی، من اندر سنگهای سنگین غرق اندر جلوی من گشت وگذار کردم. برخی دوباره یافتن و گم کردن آنها مرتب بودند داخل حالی که دیگران صفی بودند، نشانه ای باز یافتن فرسایش آماه در صدها واحد زمان ( روز است. بسیاری از وبسایتها آنها را به عنوان قارچ شکل دادند در حالی که کلاً چیزهایی که خود می توانستم ببینم یک همانند بودن قوی به بخش خصوصی جواد بود.
شاید یاد من پیچیده خلوص کثیف شمه یا شاید وبسایتها سکبا توصیف آنها نفع علیه و له روی بالا و دلایل تجاری تر محافظهکارانه باشند، ولیکن نگاه کردن پهلو گردشگران دیگر، هیچ کس دیگری بالا نظر همانندی ندارد.
همانطور که داخل منابع قارچ اشاره شد، وقت حسن را نیز به ارج مانکس واحه نامیده می شود، ظاهرا کنایه به رهبان مخفیانه بیزانس است که حامی خود را اندر سنگ های افراخته حک شده است.
در رایج وفادار روی ترکیه، نام دیگری نیز به آدرس "وینایارد عمومی" به نفس داده می شود، پس پیدا کردن آنکه امپراتوری بیزانس کنترل منطقه را پهلو عثمانی ها از دست داد. A Pasa بود صاحب منصب تاج ارشد قشون خود سادگی در حومه این تنگه تاکستان های کوچک است.
رزرو آنلاین هتل های بدروم
قدم حرف بی منطق زدن در دوروبر پاساباگ روستا
پاساباگ باریکه راهبه
من به راهنمایی خصوصی نفس گفتم هم زمانی که پهلو اطرافم بروم، یک تعطیلات را ترک کنم. این دومین بازدید من تو اینجا وجود و حقیقتا، من خالصاً چند عکس داشتم. با این الحال کشف آنچه که دوک پیدا کردن فریب برگردانیدن کاپادوکیا اجرا داد. او تو منطقه زندگی می کند یکدلی می گوید که اندر حالی که بیشتر گردشگران بی زن 30 دقیقه باقی می ماند (بله، این خود است)، نرخ اعتبار گذراندن صدر در دره بیشتر است.
سایت هایی آمخته Trip Advisor در لیست پاساباگ آبادی به نشانی "شگفت انگیز، باید ببینند و خواه از دم فرار نکنید، از دم پشیمان خواهید شد"، ولیک اکنون اوایل به تعجب میکنم که آیا من رقیق القلب هستم. من نمی توانم یک سفر مختص برای دیدن این سنگ ادا دهد. متاسفانه ناامیدانه خبیر شدم که من وابستگی به تیررس های طبیعی کاپادوکیا بی تمایز هستم زیرا آنها علاقه ای نفع علیه و له روی بالا و انتشارات عمده ای مانند National Geographic گرفته اند.
پاساباگ دره کاپادوکیا
غارها بی آلایشی قمری قرین ساختارهای سنگی در اوایل یک ابتکار بود، منتها در بازدید سوم من شناسا شدم که خود دیگر نمی توانم فایده همان معیار که من به کرات از وقت حسن غافل بودم کیف ببرم. این ناکامی است که مکرر و دوباره به مکان باز می گردد و ها و خیر فقط وقت حسن را درون بانک های خاطر جای گذاری می کند.