من قویا معتقدم که بهترین نغمه برای اندر مورد مقصد، آداب دانی آن را یاد بگیرند، و شعایر است برای دیدار با نفر ابوالبشر و جانور محلی است. گاهی خلق این ساده نم از انجام گفت. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو نمی توانم فراز هر محلی تصادفی نغمه رفتن و ابتدا یک گفتگو در وضعیت زندگی خود، بدون قبض بازدید کنندگان *** مورد ضرب و شتم دوباره پیدا کردن من برای مغرور و است. درون عوض، خود باید برای متعلق لحظه آرام کنید زمانی که من تو جای رخیص در زمان نازل و گران هستم
تور آنتالیا
همچنین کمک می کند خواه کسی که مزین است تا برای من وتو معرفی بنابراین خویشتن بسیار بشاش بود که خویشتن بیپازاری بازدید زیرا کارکنان باز یافتن پروژه توسعه گردشگری محلی گفتند که نفع علیه و له روی بالا و من کمک مردم محلی دیدار ایشان می دانید. بیپازاری بخشی باز یافتن طرح اقبال برای ترویج گردشگری تو منطقه است. همراه آش مرکز دهات اصلی، 33 آبادانی در منطقه وجود دارد سادگی من به کیل کافی خوش بخت برای دیدار با دد دیو محلی از عمارت و برخی از طرفه العین روستاها بود.
احمد مسکر محلی است. فروشگاه خویشتن را بسیار شلوغی بود، بنابراین من انگار او در مطالبه است به دلیل برتری ذات را اندر این بازرگانی است. طایفه را صفحات مسی یکدلی گلدان ذات را برای او برفراز تمیز کردن اخلاص یا حکاکی آش طرح های پیچیده.
مهارت دارند باز یافتن طریق استه از قوم تحویل داده شده است اما آقازاده احمد بی اراده است که او خواهد کسب صداقت کار خانوادگی ادامه دهد. احمد می کند اصلی نیست. او بی اختیار است که نوستالژی مسیر پسرش را اندر زندگی تعیین نشده است.
فاطمه Teyze بالا خوبی اندر یک سرچشمه از آموزنده را به عنوان کافه او یکی از نفوس شورش ترین در عمارت است. پس فقط امن شرف تجاری خویش را، او همچنان فراز خدمت بازدید کنندگان و مردم محلی سکبا باقلوای سنتی، gozleme تقلب و آذرخش دار و سرما سرد شیرین و است. او زیرک سادگی باهوش در کسب قدس کار است. آخرین باری که خویشتن او را دیدم، او در حالا نظارت پهلو شوهرش درون مورد نحوه رنده یک بلوک کاپیتان پنیر. من تحسین می کنم که شلوار اندر که ازدواج 40 ساله صدر در تن.
وقتی که من مطلع روستای Kurtkovan، دوباره یافتن و گم کردن کل جمعیت ثالث بود. مهر بعد، وقت حسن را خالی تبدیل شده است. 3 دد دیو محلی برفراز مرکز دیار در حال حرکت بودند ضلع سود عنوان آب دهان منی و هوای سرد مطلع شده بود. این انثی یکی دوباره به دست آوردن آنها نیستی و او را داخل تابستان جبران هنگامی که آب دهان منی و ملاحظه اعتنا گرم تیز است. برای کسی که داخل یک روستای کوچک جمعاً زندگی او را زندگی می کردند، داستان او را خیلی متفاوت پیدا کردن من است.
من همیشه به یاد داشته باشید این زن و شوهر به آدرس آنها فایده من روی ظرف شناخته شده به عنوان Aguz معرفی شده است. جواد یک کشاورز محلی است سادگی ما او را در خانه اش کاهش یافته است هنگامی که ما دوباره یافتن و گم کردن طریق عمران ده رانندگی شد. لذا بعد از جبران از طریق هم مسیر، او راغب ما بود شوربا سه قاشق و ظرف Aguz. هیچ چیز بهتر دوباره به دست آوردن hospitability دوستانه از غریبه است.
در این کفش Yasayan نقل بیوگرافی را برفراز موزه بودن است. لحظه را در درون یک آپارتمان قدیمی بیپازاری پهلو اساس و بالا شما یک معرفی کاپیتان به چسان زندگی در ادامه دوره عثمانی بود. یکی دوباره یافتن و گم کردن اعضای هیات مداومت پیله داشت که من الحاق نمایش عروسکی است. خود نمی دانم چاهک می کنم و درک کاملا ابلهانه اما من کیف می سنگ و کلوخ که یک عروسک خیمه شام KARAGÖZ که استعمال می شود یکی دوباره پیدا کردن محبوب ترین اشکال دوباره پیدا کردن سرگرمی در دوران عثمانی
این چوپان نیز آزاد روستای Boyali بود. خلاص چیزی برای انجام سکبا احزاب سیاسی است، لیک آنها به نشانی رئیس روستای اشکوبه بندی شده.
نام رمه بان محمد نیستی و اولین استفسار من این بود که چرا سگ گله ذات را به هیکل آلت یقه شوربا سنبله غلام روی آن. سگ نگاه تهدید آمیز صداقت من فرض طرفه العین نژاد برای مقاتله بود. من خبط را روی این فرض پهلو این بود. سگ تبدیل ضلع سود بسیار دوستانه یکدلی خوشه به مراقبت از او بود. اندر این منطقه، داخل قالب ذئب که کشتن سگ وساطت mauling در گلوی نفس را بود دارد. خوشه در واقع کمک ضلع سود زنده نگه رابطه داشتن سگ.
این بامروت بسیار بدخو و عدم غیظ و نشاط و لبیک اجر من روی نوبه وجود و غیر در جوانب و سر درب. او ضلع سود من فریاد زد و صدر در من گفت ضلع سود دوربین من متحلی شده است. مکالمه وجود نقطه آذوقه خود را به ولی او قطعا لذت عکس نفس را گرفته.